رفتارهای نامناسب برخی شهروندان در عدم رعایت قوانین شهرنشینی باعث شده تبریز باصفای دیروز، به شهر حصارهای آهنین امروز بدل شود؛ باشد که بدین طریق مردم را مجبور به رعایت مقررات نمایند!
مهرداد خوشکار مقدم/ آذر صبح: نیازی به آمار و ارقام نیست. با نگاهی گذرا می توان دریافت، بین کلانشهرهای کشور در تبریز از حصارهای آهنین بیشتری در معابر شهری استفاده شده است.
برای اجبار مردم به استفاده از پل های عابر پیاده، اجبار برای عدم عبور از عرض بزرگ راه ها، اجبار برای هدایت به سوی خطوط عابرگذر، اجبار موتورسیکلت ها برای عدم تعرض به حقوق عابرین پیاده و خلاصه اجبار مردم به هر قانون و مقررات مسلم و ابتدایی شهرنشینی، راهکاری در دسترس تر از حصارهای آهنین نیست!
چه به ما بر بخورد چه برنخورد، واقعیت امروز کلان شهر پر رمز و راز تبریز چیزی جز این نیست و برای اصلاح آن کاری از دست هیچکس بر نمی آید جز خود شهروندان!
امروزه برای داشتن شهری سالم و قانونمند، لزوم ارتقای فرهنگ شهرنشینی برای هیچکس پوشیده نیست. با اینحال نه تنها کسی برای اصلاح الگوهای رفتاری ناسالم گام موثری بر نمی دارد بلکه هرکس دیگری را مسئول اصلاح ساختار موجود می داند؛ و در این میان چه دیواری کوتاه تر از دیوار شهرداری…
نهادهای فرهنگی، مجموعههای بیخاصیت
حوزه ی فرهنگ پول دندان گیری ندارد و سرمایه گذاری در آن دیربازده است. از سوی دیگر اغلب شاخص های فرهنگی کیفی بوده و به آمار و ارقام نمی آیند تا مسئولان امر باد در غبغب اندازند و در سخنرانی های خود از فتوحاتشان بگویند.
همین دلایل کافی است تا هم مردم از این حوزه گریزان باشند، هم مسئولان و هم سرمایه گذاران !
در مظلومیت فرهنگ ایران امروز همین بس که تمام نهادهای فرهنگی موثر در تربیت قشرهای مختلف جامعه با گذشت ۴۰ سال از انقلاب هنوز هم راه خود را بازنیافته و همچنان در قوانین دست و پا گیرشان دست و پا می زنند…
از ریشه شروع کنیم. سیستم آموزش و پرورش ما هنوز نه قلق آموزش را پیدا کرده نه چم و خم پرورش را. برای همین هر چند سال یکبار سیستم آموزشی عوض می شود و کتب درسی هم! در آخر نیز دانش آموزان بی سواد، بی هویت و بدون مهارت های زندگی، خروجی سیستم بیماری است که توان بازسازی خود را ندارد چه برسد به فرزندان این مرز و بوم. این وضعیت صدای خود مسئولان وزارت امر را هم درآورده بطوریکه رضوان حکیم زاده معاون وزارت آموزش و پرورش ضمن انقاد از تغییرات ناگهانی در نظام آموزشی کشور گفته بود که این تغییرات بدون فراهم کردن بستر مناسب، زمینه ساز بسیاری از معظلات و مشکلات بوده است.
در دانشگاه های این کشور هم به غیر از دستگاه چاپ مدرک، مزیت دیگری یافت نمی شود! در عصری که تولید علم و دانش در کسری از ثانیه متولد شده و در جهان گسترش می یابد، هستند کسانی که دغدغه ی آنها آستین کوتاه دانشجویان است و البته رنگ لباس و مدل مویشان…! اتفاقا همین ها که در دوران خود، انواع قوانین عصر حجری بر دانشجویان تحمیل می شد امروز در همان مراکز با آستین کوتاه تدریس می کنند و از آزادی بیان می گویند!
در این میان البته تکلیف صدا و سیما از همه روشن تر است. مجموعه ای که از ملی بودن فقط عنوانش را یدک می کشد و در تربیت و هدایت افکار عمومی، قافیه را به شبکه های اجتماعی و کانال های ماهواره ای باخته است. فیلم هایش بوی تزویر و ریا می دهند و تحلیل های یکسویه اش شعور مخاطبان را هدایت گرفته است. برای مطالعه حجم انتقادات از رسانه ملی لازم نیست زحمت زیادی کشید. همینکه “انتقاد + صدا و سیما” را در نت جستجو کنید لیستی از نقدهای مسئولان و کارشناسان مقابل شما نمایان می شود.
شاید برای همین هم وزیر کشور اصولگرای دولت تدبیر و امید هم نم نمی تواند نارضایتی خود را از این مجموعه پنهان کند.
عبدالرضا رحمانی فضلی در جلسه شورای اجتماعی کشور با موضوع بررسی نقش صدا و سیما و تلویزیون در کاهش آسیب های اجتماعی گفته است: انتظارات و توقعات از صدا و سیما بالا است که توقعاتی بحق است؛ چراکه صدا و سیما جامعیت و فراگیری بالایی دارد.
او در مورد اینکه مطرح میشود کار صدا و سیما دارای انحصار است، گفت: در حال حاضر عرصه انحصار واقعا شکسته شده است و با وجود فعالیت فضاهای مجازی و ماهواره مردم قدرت انتخاب دارند. اقدامات باید به گونه ای انجام شود که روندی واحد در همه امور صدا و سیما جاری باشد و در طی زمان این روند واحد دیده شود و استمرار داشته باشد تا موجب جریان سازی شود.
وضعیت حوزه های علمیه هم بهتر از این نیست. شاید بهتر باشد عصاره ی انتقادات از وضعیت حوزه های علمیه را از زبان حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بشنویم که از دست خالی بودن حوزه های علمیه در عرصه های هنر، معماری، سینما، روابط بین الملل و سیاست به شدت انتقاد می کند.
وی تحجر را بزرگترین آفت حوزه خوانده و می گوید: هنوز در دهه چهارم انقلاب گروهی در حوزه های علمیه هستند که اصل این ماجرا را که ساحتی جدید و ضروری پیدا شده که به دین و تبلیغ دین مربوط است متوجه نشده اند و نوعی ژن عقب ماندگی در آنها وجود دارد که مثلا به سینما به چشم فاحشه خانه می نگرند.
این کارشناس دین و اندیشه، ادامه می دهد: اسلامی که در برخی از حوزه های علمیه ارائه می شود جز عزداری و زیارت هیچ چیز نیست در حالی که ما نیاز داریم مباحثی چون تعریف زیبایی شناسی اسلام یا بحث اخلاق در قلمرو هنر یا تعریف جدید از خانواده را ارائه دهیم نه این که تعریفی که حوزه از خانوده ارائه دهد تعریف خانواده دوره قاجار و زندیه باشد.
بار تربیت شهروندان بر دوش شهرداری
در وانفسایی که هرکس وظیفه ی خود را بر گردن دیگری می اندازد، دیواری کوتاه تر از دیوار شهرداری یافت می نشود.
کلانشهر تبریز هم از این قائده مستثنی نیست و شهرداری به محلی برای جبران کوتاهی دیگر ارگان های فرهنگی بدل شده است.
گرچه به گفته شهردار تبریز، هم اکنون ۲۳ باب فرهنگسرا، ۲۹ باب کتابخانه، پنج موزه، ۱۷ خانه سلامت، ۳۱ باب سالن ورزشی و هشت باب خانه کودک در حوزه فرهنگ شهروندی فعالیت دارند اما به نظر می رسد در مقایسه با حجم نیازهای موجود، کافی نباشند.
ایرج شهین باهر از ورود شهرداری تبریز به برخی موضوعات فرهنگی خبر داده و می گوید: آموزش های شهروندی برای ۳۵۰ هزار دانش آموز تبریزی در دستور کار قرار گرفته تا از ظرفیت آموزش و پرورش برای ارتقای فرهنگ شهری در حوزه پسماند، ترافیک، محیط زیست، فضای سبز و… استفاده شود.
وی با اشاره به اینکه یک پنجم جمعیت شهر را جمعیت دانش آموزان تشکیل میدهند، تصریح کرد: همین دانش آموزان آموزشها را به خانوادهها انتقال میدهند و باید آموزش فرهنگ شهروندی و… را از پایه و ریشه آغاز کرده و مقاومت شهروندان را در برابر انحرافات بالا ببریم.
شهین باهر همچنین با اشاره به اقدامات شهرداری تبریز در راستای آموزش های فرهنگ شهروندی خاطرنشان کرد: شهرداری تبریز در راستای آموزش های فرهنگ شهروندی ۳ کتاب تالیف کرد که در سال تحصیلی گذشته در ۸۱ مدرسه و در دسته بندی دروس اصلی تدریس شد.
وی همچنین گفت: ۲۶ کتاب نیز برای این سال تحصیلی تالیف شده است که ۱۳ کتاب برای مدرسین و ۱۳ کتاب برای دانش آموزان از مقطع پیش دبستانی تا متوسطه دوم در نظر گرفته شده است.
کاهش تلفات درون شهری به زور نرده و حصار آهنین
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تبریز درحالی از کاهش ۴۶ درصدی تصادفات منجر به فوت درون شهری طی شش ماهه نخست امسال خبر می دهد که این توفیق در سایه نرده کشی و حصارهای آهنین در معابر شهری تبریز رخ داده است.
مهدی یوسفی با اشاره به اینکه این رقم بی سابقه، کلان شهر تبریز را در رتبه نخست کاهش تصادفات منجر به فوت کشور قرار داده است یادآور می شود: بخش عمده موفقیت به دست آمده در سایه ی حصارکشی و نرده های آهنینی بوده که در طول معابر شهری نصب شده است!
وی با اشاره به انتقادات کارشناسان از حصارهای آهنین سطح کلان شهر تبریز خاطرنشان می کند: وقتی شهروندان در عبور و مرور خود، قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی کنند، ناچاریم برای حفظ نظم و رعایت حال خود آنها، معابر شهری را با حصار محدود کنیم.
یوسفی ادامه می دهد: در اغلب معابر پرتردد شهری، به لطف همین محدودیت ها است که شهروندان به سوی پل های عابر یا خط کشی های ویژه عابران هدایت می شوند.
معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تبریز با اشاره به لزوم هماهنگی گسترده بین نهادهای آموزشی و فرهنگی برای فرهنگ سازی در حوزه شهرنشینی می گوید: بسیاری از تصادفات منجر به فوت به دلیل عبور از نرده کشی های انجام شده صورت می گیرد که فیلم لحظات تلخ تصادفات یاد شده توسط دوربین های ترافیکی ثبت شده است.
پرواضح است در حالی که نهادهای فرهنگی و آموزشی در آموزش های خود کوتاهی کرده و خروجی قابل توصیفی ندارند، برای الزام شهروندان به رعایت قوانین شهرنشینی، از روی ناچاری نسبت به نصب نرده های آهنین در معابر مختلف اقدام می شود.
این اقدام اما آسیب های دیگری به همراه دارد. کارشناسان فرهنگی توسعه نرده های آهنین را موجب آلودگی بصری در سطح شهر خوانده و اعتقاد دارند: توسعه حصارهای آهنین به برهم خوردن آرامش روانی شهروندان منجر می شود.
با اینحال اما مسئولان شهری در مقطع کنونی، کاهش میزان تلفات جانی و نیز هزینه های معنوی، مادی و انسانی منجر به این سوانح را در اولویت قرار داده و انتظار دارند دستگاه های آموزشی و فرهنگی نسبت به انجام وظایف خود، احساس مسئولیت بیشتری به خرج دهند!