هنرمند بنام عرصه کارگردانی و طراحی عنوان کرد: نویسندگی در حقیقت هیجان خلقت است.
پریوش کامیار زادهی تهران که اصالت آذری دارد یکی از هنرمندان بنام عرصه فرهنگ و هنر به شمار می رود، وی در زمینه طراحی و کارگردانی فعالیت های چشمگیری داشته که او را در این وادی به موفقیت های بسیاری رسانده است.
آذر صبح با این هنرمند نام آشنا گفتوگویی ترتیب داده که در ادامه میآید…
خانم کامیار به عنوان سوال نخست می توانید بگویید در حال حاضر مشغول چه پروژه ای هستید؟
در حال حاضر مشغول نگارش متنی که طراح و کارگردانی اش هم برعهده من بوده هستم، با یاری خداوند مراحل فنی کار را طی می کنیم تا برای اجرا نمایشی در ژانر کودک که مخاطب بزرگسال هم دارد آماده باشیم.
موضوع اصلی نمایش دغدغه همه آدمهای روی کره زمین است که شاید بلند پروازانه باشد؛ دغدغه من در روی زمین محیط زیست و هوایی است که استشمامش می کنیم.
بزرگترین دغدغه نویسندگان و کارگردان ها در حال حاضر چیست ؟
پاسخ این سوال را باید از دو منظر نگاه کنیم نخست از بعد نویسندگی سپس کارگردانی!
مقوله ی اول نویسندگی؛ زمانی که ایده ای در ذهن جاری می شود؛ اولین اتفاق ، ذوق هنرمندانه ی یک نویسنده است که به کار می افتد، او ایده ی یک خطی که در ذهنش شکل گرفته را با سعه ی صدر پرداخت کرده و در نهایت به شکل های مختلف روایتی از قبیل : داستان، رمان ، فیلم نامه و نمایشنامه به سرانجام می رساند و نتیجه ی این تلاش کلماتی است که از تراوشات ذهن او بر روی کاغذ می نشیند و راه خویش را تا انتها با کنش و واکنش های مختلفی از جانب خود نویسنده به انتها می رسید.
یک نویسنده در حقیقت آنچه که در ذهنش شکل می گیرد را به شکلی هنرمندانه ترسیم کرده و آن را عرضه می کند.
مقوله دوم کارگردانی؛ تنها به صرف داشتن علاقه، در ورود به یک حرفه از شاخهی هنری شاید انگیزه ی مهمی در ما ایجاد کند، اما آنچه که مهم است صبوری و ماندگاری و همراه شدن با سختی های حرفه ای است که به قولی دومین کار سخت و طاقت فرسا پس از کار معدن ، در دنیا شناخته شده است.
مقوله ی کارگردانی در دو رشته ی فیلم سازی و نمایش تعریف شده که به نظر من ساختاری کاملا مجزا و منفک از هم دارد اما آنچه که در هر دو اهمیت دارد به عینیت رسیدن آنچه که در ذهن یک کارگردان شکل گرفته است، می باشد.
یک کارگردان فیلم حال اگر خودش هم مولف باشد شرایطی باید برایش مهیا شود که بتواند با فضا سازی در کارش به تصویر سازی ایده آلش برسد که اگر در پروسه ی تولید یک پروژه انتخاب هایی اعم از : cast بازی، عوامل و حتی لوکیشن درست انتخاب شود، نتیجه کاری زیبا و دلنشین خواهد شد که تاریخ مصرف نداشته و در خاطره ها ثبت می شود.
آنچه که برای یک فیلم ساز و کارگردان تئاتر می تواند مهم باشد ایجاد بستر حرفه ای برای انجام کار هنری است.
چطور شد به نویسندگی روی آوردید ونام اولین فیلم نامه شما چه بود ؟
فراموش نمی کنم زمانی که سوم دبستان بودم، در دفتر مشقم به جای نوشتن مشق شب ، یک داستان نوشتم؛ داستانی که سکانس بندی شده و مقابلش آن سوی صفحه کاراکترها هم طراحی شده بودند.
…زمانی گذشت تا متوجه شدم اسم طراحی که انجام دادم استوری بوده و یا شب هایی که بنا بود تا صبح درس بخوانم برای امتحان نهایی ، یک داستان کوتاه نوشتم بی آنکه برگی از کتاب درسی ام را خوانده باشم.
نویسندگی در حقیقت هیجان خلقتی است، زمانی که قلم در دست گرفتی دیگر نمی توانی آن را زمین بگذاری مگر در پایان داستان.
چرا وارد عرصه هنر و رشته سینما شدید؟
قبل از ورود به دانشگاه مطالعاتی در زمینه ی هنر سینما داشتم؛ دانشگاه سوای دانش تئوری که به من داد زمینه ی تجربی کار را برای من فراهم کرد.
این روزها همه از شرایط کاری و هنری خود ناراضی اند دیدگاه شما در این مورد چیست؟
موافقم! این نارضایتی دلایل بسیاری دارد؛ ناامن شدن حرفهی ما ، حضور اشخاصی است که بدون داشتن هیچ گونه تخصص آکادمی و یا حتی تجربی و تنها به صرف وجود روابط ، با دستمزدهای به مراتب پایین تر از عرف در مراحل اولیه ی کار، وارد این عرصه از هنر می شوند.
ظاهرا شما در کارنامه خود با آقای رسول اف همکاری داشتید؟ درضمن چگونه وی با اینکه همواره با عدم اکران فیلم های خود مواجه هستند ولی همچنان فیلم می سازد ؟
کار سینما عشق است و علاقه؛ سینما در خود ریاضتی نهفته دارد که تا آن را از نزدیک لمس نکنی کلمات برایتان فقط حروفی هستند به هم پیوسته.
طی چندین سال همکاری من با آقای رسول اف به ایده پرداز ی قهاری او پی بردم .
درست است که هیچ کدام از فیلم هایش نمایش داده نشده اما تمامی آثارش در فستیوال های مختلف خارج از کشور جایگاه خاصی دارند.
او به واسطه ی همان علاقه و دغدغه همچنان به ساخت فیلم هایش ادامه می دهد البته با این تفاوت که با تهیه کنندگان حرفه ای خارج از کشور کار می کنند که این اعتماد، به تبع ، به واسطه ی داشتن اعتبار هنری خودشان به وجود آمده است.
شما را در عرصه های مختلف هنری از بازیگری گرفته تا کارگردانی بیشتر با کدامش انس گرفتید؟
در حرفه ی سینما؛ با توجه به پیوستگی که بین تمام اجزای آن وجود دارد شرایطی به وجود می آید که شما را ملزم به تجربه می کند اما در نهایت شما هستید که جایگاهتان را در این چارت مشخص می کنید، بازیگری هم تجربه ای بود که در زمان خودش اتفاق افتاد و کماکان هم پیشنهاد می شود.
شما سابقه کار برون مرزی هم داشتید ؟
بله؛ من تجربه ی همکاری با یک شبکه تلویزیونی در آذربایجان روسیه (باکو ) لبنان ، ترکیه را داشتم.
چه پیامی برای بانوانی که با هر شرایطی مشتاق هستند وارد سینما و تصویر شوند دارید؟
به نظر من شخصیت هرکس نشانه ی جایگاه او در مکانی است که فعال است ؛ هر حرفه ای می تواند امن و نا امن شود.مهم خود شخص است که برای تثبیت جایگاه خود تلاش کند.
کدام بخش از رفتارهای هنرمندان بخصوص بازیگران در مراسم ها و اجتماعات برای شما دل آزار است ؟
در همه جای این کره ی خاکی حضور هنرمندان در فستیوال ها و نمایش های خصوصی اعتباری برای آن فستیوال و کل کمپانی هایی است که از کلی ترین کارها و جزیی ترین هماهنگی ها آن را انجام می دهند در حقیقت صنعتی است پول ساز و چرخه ای که به اقتصاد کمک می کند، در میان فعالان سینما و تئاتر انسانهای مختلفی با طرز فکرهای مختلف وجود دارد، برخی به دنیال دیده شدن هستند و برخی برای بهبود عملکرد خود تلاش میکنند، در همین فضا هم برخوردها دور از انتظار نیست.
در کارنامه کاریتان علاقه به کسانی که ازجان و مالشان گذشتند تا این خاک گوهر خیز حفظ شود دیده می شود، این تعلق خاطر از کجا میآید ؟
من این سعادت رو داشتم که سفارش نوشتن زندگی نامه دو شهید دانشجوی عزیز و گرانقدر رو قلم بزنم البته به شکل رمان به رشته ی تحریر در آوردم، پس از هماهنگی های لازم و سفر به دو استان تبریز و بوشهر، تحقیقات میدانی و مصاحبه با خانواده و همرزمان و دوستان این شهیدان گرامی ، شکل گرفت و پس از گذشت زمانی قریب به سه سال ، هر دو کتاب چاپ شدند.
ایده اولیه فیلم نامه چگونه شکل می گیرد و چه روندی را درشکل گیری آن طی می کند تا کامل شود؟
ایده در حقیقت جرقه ای است از وقایع و اتفاق های اطراف ما که در ذهن شکل می گیرد؛ ایده شما را مسخ کرده و تا انتهای شکل گیری همراه می برد. تا جایی که لحظه به لحظه به آن فکر و با آن زندگی می کنید.
نویسنده هم ایده را در ذهن خود خلق کرده و آن را پرداخت و پرورش داده و با به کارگیری چیدمان درست کاراکترها ، وقایع و عناصری چون تعلیق به زیباشناسی کار نیز توجه داشته که ماحصل ایده ی یک خطی، که اینک از ذهن بر روی کاغذ آمده ،از این پس به اسم فیلم نامه ثبت خواهد شد.
برای شما فیلم مهم هست یا فیلمسازی ؟
سینما امروز دیگر تنها یک هنر نیست بلکه تبدیل به صنعتی شده که لحظه به لحظه رو به رشد و دگرگونی است.
در بسیاری از کمپانی های فیلم سازی بسان هالیوود آنچه که در فروش فیلم نقش به سزایی دارد حضور بازیگران و یا کارگردان شناخته شده در کار نیست بلکه نقد منتقدانی است که در این راستا قلم می زنند.
حال اگر نقد آنان مثبت باشد به فروش فیلم کمک خواهد کرد و گیشه از آن تهیه کننده و سرمایه گذار خواهد بود؛ ولی اگر نقد منفی باشد که به تبع تاثیر منفی در فروش فیلم خواهد گذاشت اما این داستان در ایران دقیقا به بینش مخاطبان باز می گردد.
من به شخصه اسم کارگردانی برایم مهم است اما تجربه نشان داده که همیشه هم نباید انتظار کار خوب داشت!
چرا فیلم های امروزسینمای ایران وحتی سریالهای تلویزیون نسبت به گذشته از عمق برخوردار نیستند و با این روند ماندگار هم نخواهند شد ؟
چرایی این اتفاق ناخوشایند را ما رقم می زنیم؛ زمانی که کمیت جای خودش را به کیفیت می دهد چنین داستانی پیش می آید.
سرعت در کار تولید بدون پیش تولید حساب شده ، حضور عوامل غیر حرفه ای و در نهایت زمان محدود در عرضه ی این تولیدات باعث افت کیفی کار از مرحله فیلم نامه تا کارگردانی می شود.
کدام قالب سینمایی ایده آل شماست ؟ مستند ، داستانی ، انیمیشن و… چرا ؟
تمامی، رشته ی به هم پیوسته ای هستند که لازم و ملزوم یکدیگرند، ساختار فیلم ها ی مستند ، فضای شور ، هیجان و تلاش است و مخاطب خاص خودش را دارد.
در حقیقت نوعی شکار آنی قالب داستانی درگیر درامی می شوید که ساخته تخیل تان است و انیمیشن فضای فانتزی و سورئالیستی است که حتی برای مخاطبش سن تعریف نشده و با هر رنج سنی ارتباط برقرار می کند.
در مورد آذربایجان تا حالا پروژه ای ساختید یا در فکرش هستید ؟
خودم به شخصه ارق خاص به این محدوده از کشورم ایران دارم، فیلم نامه ای در دست دارم که به امید خدا با مشخص شدن اسپانسر، فیلمم را کلید خواهم زد.
نحوه انتخاب پرسوناژ برای پروژه های شما چگونه است ؟
به نظر من اجرا بسیار اهمیت دارد، انتخاب به تبع یا توانمندی بازیگر در بازی است؛ در انتخاب از روی ظاهر انرژی مضاعفی از کارگردان خواهد گرفت تا نقش ساخته شود.
اما در کل زمانی که بازیگر با نقشش، در گیر ذهنی ایجاد نمود، اگر این ارتباط درونی بین بازیگر ونقش اتفاق بیافتد و او با نقشش همذات پنداری کند ، به تبع به چگونگی اجرای آن ، بیشتر فکر خواهد کرد و هرلحظه با آن نقش زندگی کرده و ماحصل کار نیز عالی خواهد بود.
زمان نوشتن فیلم نامه بازیگری برای ایفای نقش در ذهن شما تداعی می شود ؟
بله پیش آمده؛ زمانی که شما حین نوشتن به یک بازیگر فکر می کنید دقیقا اعمال و رفتار او در ذهن شما نقش می بندد، البته این به شرطی است که هنگام ساخت فیلم این ذهنیت نیز عینی شود.
ایده یا فیلم نامه ای در دست دارید که با ساخت آن بتوانید به زیبایی بانوی اصیل ایرانی را به تصویر بکشید ؟
بله؛ امیدوارم شرایط ساختش مهیا شود، هر چقدر از بانوی ایرانی بخوانید ، تصویر کنید، بگویید، بنویسید کم است.
به نظر شما چرا برخی از کارگردان برای کسب جوایز بین المللی بیشتر مایل هستند مردم و جامعه ما را نگون بخت جلوه دهند ؟
بیایید از منظر دیگر این داستان را بررسی کنیم، هیچ کس دوست ندارد خانواده ی خویش را از ارج و اعتبار ، حتی حرمت شان زیر سوال ببرد.
آنچه که در این راستا اتفاق می افتد و در فیلم های این دوستان فیلم ساز وجود دارد بررسی آسیب های اجتماعی که در جامعه موجود است.
آسیب اجتماعی هم فی النفسه تلخ است و دردناک …اما تلنگری برای هوشیاری و دیدن وقایعی که می تواند بر تک تک انسان های آن جامعه ، کشور و حتی این کره ی خاکی تاثیر داشته باشد.
آیا جایگاه زن در سینمای ایران درست تعریف شده است؟
حضور فعال بانوان در عرصه ی هنر فیلم سازی در رشته های مختلف آن اعم از ؛ نویسندگی ، بازیگری ، عکاسی ، طراحی صحنه و لباس ، گریم ، منشی صحنه ، دستیاری و کارگردانی ،تمامی مدعای جایگاه حرفه ای مهربانوان متخصص ایرانی در این زمینه از رشته ی هنری است.
چرا زنان به ارزش خود در تعاریف کاراکتری سینما واقف نیستند ؟
این سوال کلی است؛ جواب می تواند از دیدگاه بازیگر ، فیلم نامه نویس وحتی کارگردان باشد، برخی از بازیگران ما دوست ندارند کلیشه شوند و در انتظار نقش های جدید و چالش برانگیز به انتظارش، روز ها را از پی هم طی می کنند.
فیلم نامه نویس هم اگر دغدغه ی شخصی اش باشد می نویسد اما نهایت این نوشتن چه می شود ، فیلم نامه ای در صندوقچه ی خانه یا تهیه کننده ی خصوصی که بخواهد سنت شکنی کند و قدم در راهی جدید بگذارد.
چرا جایگاه حقوقی زنان در سینما درست و برابر با مردان تعریف نشده و چرا کسی معترض نیست ؟
آنچه به جایی نرسد فریاد است! معترض که داشته ، داریم و خواهیم داشت، مواقعی به نتیجه هم رسیده است.
در بسیاری از حرفه ها این مشکل وجود دارد، شاید به ظاهر قانون مدونی داشته باشیم اما در اجرا اتفاقی که می افتد می رسیم به تبصره های ریز و درشت حقوقی که روابط حاکم در سیستم تاثیر بر آخرین حکم صادره دارد.
مطالبات ما تعیین کننده ی حق و حقوق ما است، من به شخصه انسانی پیگیر هستم و امیدوارم با پیگیری خود شخص ما ، برای احقاق حق مان ، این داستان های حقوقی حل شود.
سخن پایانی ؟
امیدوارم با همت تمامی هنرمندان ایران به جایگاه انسانی حاکم در این رشته از هنر برسیم؛ همچنین هنر در خود تعریف کاملی از زیبا شناسی در رفتار ما، گفتار ما، کردار ما دارد.
طوری که هرموقع به تماشای فیلم های زیبا می نشینی تکرارش نه تنها ما را آزار نمی دهد بلکه پلان های زیبایش، پلی دلنشین در روابط انسانی می شود.