حال آسمان خوب است آنقدر خوب که از اول مهرماه تا روز ۲۳ بهمن ماه بیش از ۲۶۷ میلیارد متر مکعب باران و برف باریده و نسبت به سال گذشته با افزایش ۲۶۰ درصدی بارندگی روبهرو بودهایم. این آمار نشان میدهد ارتفاع بارندگیها ۱۶۲ میلیمتر بوده و این میزان نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت با ۳۱ درصد افزایش روبهرو بوده است.
به گزارش آذر صبح، بر اساس دادههای آماری سازمان هواشناسی، در سالجاری زراعی بیشترین درصد افزایش بارش با ۸۶۷ درصد مربوط به خراسان جنوبی بوده و کمترین افزایش نیز در اردبیل با کمتر از یک درصد اتفاق افتاده است.
بعد از خراسان جنوبی، استانهای چهارمحال و بختیاری، خراسان رضوی، کهگیلویه و بویراحمد و ایلام بالاترین بارشها را به خود اختصاص دادهاند. در این میان استان سیستان و بلوچستان که سال گذشته سهم بسیار اندکی از بارشها را داشت امسال با ۲۰ میلیمتر بارندگی افزایش ۳۷۲ درصدی را تجربه کرده ولی نسبت به مدت مشابه درازمدت با کاهش ۶۴ درصدی بارندگی روبهرو بوده است.
اما این حال و روز خوب زمین و آسمان و جاری شدن هرزآب از سوی افغانستان به دریاچه هامون این مسأله را به ذهن میآورد که آیا دوره ۳۰ ساله خشکسالی به پایان رسیده و از امسال شاهد بازگشت اقلیم خواهیم بود؟ برخی از کارشناسان عنوان میکنند اقلیم پیچیدهتر از آنی است که با چند بارش بتوان به چنین نتیجهای رسید و در مقابل تعدادی از کارشناسان معتقدند وضعیت بهتر خواهد شد و بارشها نشانگر پایان خشکسالی است و افزایش ۲ تا ۳ برابری برف و باران نسبت به سال گذشته و حتی افزایش ۳۰ درصدی نسبت به میانگین درازمدت خود گواه این ادعاست.
مهندس محمدطالب حیدری، کارشناس ارشد هواشناسی و رئیس سابق اداره هواشناسی استان کردستان درباره وضعیت بارندگیها میگوید: «بهطور کلی همه عادت دارند درباره آب و هوا تفسیر خود را ارائه کنند، برخی از رسانههای آن طرف آبی با افرادی مصاحبه میکنند که فاقد صلاحیت لازم علمی هستند. این افراد متأسفانه عادت دارند همواره اوضاع را تیره و تار و مأیوسکننده جلوه دهند. در داخل کشور هم برخی مقامات که دارای پیشینه تخصص در حوزه آب یا کشاورزی هستند، بدون اطلاع از پیچیدگی اقلیم، گوی سبقت را از رسانههای خارج ربوده و با هدف ترساندن مردان سیاست، هر مشکلی را به تغییر اقلیم نسبت میدهند. این اظهارنظرها گاهی با هدف مجاب کردن دولت برای اختصاص بودجه بیشتر صورت میگیرد و تا جایی که امکان داشته باشد، ملات کار غلیظتر میشود.
البته بسیاری از همین افراد از تغییر اقلیم چیزی جز تجربه شخصی نمیدانند؛ تجربیاتی مانند برفروبی در ایام جوانی یا سرماهای قدیم که اغلب به دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه شمسی برمیگردد. اگر پیشبینیهای این گونه نظریهپردازان درست بود، تمدن ایرانی قرنها پیش دچار چالش جدی شده بود. اما به باور اینجانب در این مباحث، پیشبینی دقیق با برخی تجربههای شخصی میسر نیست. بحث تغییر اقلیم در کشور ما بیش از حد جدی گرفته شده. محافل دانشگاهی که از تبیین پدیدههای اقلیمی عاجزند، هر بروز «حدی» اقلیم مانند سرما یا سیل را به تغییر اقلیم نسبت میدهند. البته قطعاً تغییر اقلیم در این برهه کوتاه عمر ما رخ داده است اما نمیتوان نتیجهگیری کرد که تغییر اقلیم حاصل تأثیر بشر بر ترکیب هواست یا ناشی از دگرگونی و تغییر آرام و کند خود جو زمین است یا ترکیبی از این دو و اینکه آیا این تغییرات دورهای بوده و ممکن است دورههای پر بارش و سرد دوباره ظاهر شوند؟
واقعیت آن است که نوسان آب و هوا از هزاران سال قبل ویژگی بیشتر گستره کشور ما بوده که میتوان شواهد آن را در آثار و داغ آبهای به جای مانده سیلها یا اخبار رسیده از تاریخ درک کرد. البته آنچه امروز پاشنه آشیل ما در بحث اقلیم و بویژه آب و خشکسالی است در هوا جای ندارد بلکه در زمین باید به دنبال آن گشت، در توسعههای بدون برنامه محصولات آببر و حفر بیمزه هزاران حلقه چاه مضاف بر ظرفیت آبخوانها.»