رکابزن ملیپوش و تبریزی کشورمان معتقد است دوچرخهسواری لنگر ورزش تبریز و آذربایجان بود ولی به دلیل بی مهری های صورت گرفته، به ناگاه کنار گذاشته شده است.
به گزارش آذر صبح، دوچرخهسواری ایران وضعیت چندان خوشی ندارد و این روزها شاهد اخباری متفاوتی از انحلال یا عدم تیمداری خیلی از باشگاهها در این رشته ورزشی هستیم. ویروس منحوس کرونا نیز دلیل بسیار مناسبی برای خیلی از تیمهای خصوصی شد تا از حمایت خود دست بکشند.
تبریز و آذربایجان قطب اصلی دوچرخهسواری در ایران است. با نگاهی به رکابزنان ایران در اکثر مسابقات آسیایی یا بینالمللی، متوجه میشویم که رکابزنان آذربایجانی همیشه یکی از پیشگامان این رشته ورزشی هستند.
رکابزنانی همچون قادر میزبانی، صمد پورسیدی، احد کاظمی، سعید صفرزاده و چند رکابزن دیگر که از ترکیبهای اصلی تیم ملی کشورمان بودند. از سویی دیگر، با منحل شدن تیمهای پتروشیمی و شهرداری، تبریز و آذربایجان دیگر در تور دوچرخهسواری ایران-آذربایجان نمایندهای نداشت و تور بینالمللی دوچرخهسواری ایران-آذربایجان بدون نماینده تبریز برگزار شد.
باتوجه به شرایط فعلی دوچرخهسواری ایران و علی الخصوص عدم حضور تیمهای تبریزی و آذربایجانی در تور دوچرخهسواری ایران-آذربایجان، با سعید صفرزاده کاپیتان تبریزی تیم ملی گفتوگویی را انجام دادیم که گزیدهای از صحبتهای این رکابزن را در ادامه میخوانید:
*ویروس کرونا در تمرینات و مسابقات دوچرخهسواری، تاثیری منفی داشته است؟
تاثیری منفی که کرونا در دوچرخهسواری گذاشت، همانند دیگر رشتههای ورزشی بود. اما یکی از نکات مثبت دوچرخهسواری در رابطه با ویروس کرونا، برگزاری رقابتها و تمرینات در فضای باز است و به همین علت نیز من به شخص خودم مشکل چندان خاصی ندارم. البته خیلی از تورهای بینالمللی به دلیل شیوع گسترده کووید-۱۹، لغو شده است.
*از وضعیت مصدومیت شدید سال پیشت بگو. عمل جراحی خیلی سختی داشتی.
بله متاسفانه، در یکی از مراحل آخر تور «کینگ هایلیت» چین من در مرحله پنجم علیرغم اینکه نفر اول آسیا بودم و پیراهن آسیا نیز بر تن من بود، یک رکابزن ایتالیایی با بتن کنار جاده برخورد کرد که این حادثه نیز باعث شد تا من نیز به زمین برخورد کنم و ۲ مهره از کمرم به صورت کامل شکست.
*در بیمارستان چین تحت عمل جراحی قرار گرفتی؟
بله. بعد از آسیب و شکستی شدیدی که داشتم، بنابه صلاحدید کادر پزشکی تیم، در یکی از بیمارستانهای چین تحت عمل جراحی قرار گرفتم و چند روز بعد از عمل با شرایط بسیار سخت و با ۳ پرواز در یک روز، به ایران برگشتم. البته این را هم باید بگویم که پزشکان چینی و تیمم واقعا برای من سنگ تمام گذاشتند که بعد از گذشت ۵۰ روز عمل جراحی بسیار سختم، توانستم تمریناتم را شروع کنم.
*دریافتی که از تیم چینی داشتی، راضی کننده بود؟
نسبت به چندان سال اخیری که ما در ایران داشتیم، بله بسیار خوب بوده و من تقریبا راضی هستم. در مقایسه با تیمهای ایرانی بسیار عالی بوده و در این مدت هم که به دلیل مصدومیت در اختیار تیم نیستم اما تمام و کمال باشگاه چینی به تعهدات خود با من پایبند است.
*مطلع هستی که سیوچهارمین دوره تور دوچرخهسواری ایران-آذربایجان بدون حضور نمایندهای از میزبان برگزار شد؟
این برای ورزش تبریز یک فاجعه است. اصحاب رسانه و ورزش دوستان به خوبی اطلاع دارند که دوچرخهسواری لنگر ورزش آذربایجان است و استان ما همیشه در دوچرخهسواری بهترین نتایج را کسب کرده اما متاسفانه مورد کم لطفی مسئولان قرار گرفت.
همیشه به دوستان و دیگر رکابزنان گفتم که این رشته فرزند ناخوانده ورزش آذربایجان است. در اواخر شاید مسئولان نسبت به این رشته کم توجه بودند اما در این مدت کاملا مشخص شد که نسبت به دوچرخهسواری بیتوجه هستند. من قراردادم را با تیم چینی ثبت کرده بودم اما دفعات متعدد به اداره ورزش و جوانان رفتم و درخواست کردم که کمک کنند تا یک ارگان یا سازمانی به جای تیم شهرداری در این رشته ادامه دهد تا دیگر رکابزنان تبریزی بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
*در رابطه با تیمداری، خیلی از سازمانهای خصوصی یا دولتی شرایط بد اقتصادی را دلیل عدم تیمداری میدانند.
بله ولی به نظرم شرایط بد اقتصادی صرفا بهانه است. به نظرم یک تیم از تبریز تنها با اختصاص ۵۰۰ میلیون تومان میتواند نتایج خیلی خوبی در لیگ ایران بگیرد و شاید حداکثر با اختصاص مبلغ یک میلیارد تومان، بچههای تبریز میتوانند علاوه بر درخشش در لیگ ایران، در دیگر تورهای بینالمللی و خارجی هم نتایج بسیار خوبی کسب کنند.
۵۰۰ میلیون تومان الی یک میلیارد تومان بعید میدانم مبلغ زیادی باشد و این مبلغ شاید دریافتی تنها یک بازیکن فوتبال است. اما اگر هیچ سازمان یا صنایعی نمیتواند این پول را پرداخت کند، به نظرم تمامی صنایع بزرگی که ما در تبریز داریم میتوانند دست به دست هم دهند و با تبلیغات در پیراهن رکابزنان و پرداخت شاید مبلغ خیلی کم، یک تیم دوچرخهسواری در تبریز سرپا وایستد.
*با توضیحاتی که دادی، تیمداری کار چندان سختی هم به نظر نمیرسد.
دقیقا. ببینید، اگر هر یک از صنایع بزرگی که ما در تبریز داریم با اختصاص صرفا مبلغی اندک بتوانند به دوچرخهسواری کمک کنند مطمئن باشید مبلغ بسیار زیادی شکل میگیرد و علاوه بر حمایت معنوی از ورزش آذربایجان، قطعا برای خود این صنایع هم میتواند مثمرثمر باشد. چون تبلیغات و نام این صنایع در تورهای بینالمللی به چشم میخورد.
*تو و برخی دیگر از رکابزنان تبریزی دوچرخهسوارانی بودید که با تیمهای پتروشیمی و شهرداری تبریز علی الخصوص تیم پتروشیمی، خاطرات زیادی دارید.
بله، ما خاطرات بسیار زیادی با این تیمها داشتیم. مخصوصا تیم پتروشیمی که سالها برای ایران و در تورهای بینالمللی، رکاب زدیم. امکانات پتروشیمی فراتر از امکانات سخت افزاری فدراسیون ایران بود اما مسئولان پتروشیمی در نهایت مسئولان پتروشیمی تبریز تمامی امکانات و تجهیزات را به کمترین قیمت ممکن، فروختند.
*تبریز و آذربایجان هم استعدادهای زیادی در دوچرخهسواری دارد.
تبریز و آذربایجان باتوجه به شرایط اقلیمی و آبوهوایی که دارد، منطقهای است که میتواند دوچرخهسواران زیادی علی الخصوص در بخش کوهستان تربیت کند. اما تا زمانی که از این استعدادها حمایتی صورت نگیرد، هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد.
*برای حمایت یک سازمان یا صنعتگران از دوچرخهسواری، رکابزنان اقداماتی انجام دادند؟
شخص من تابدین لحظه با سرمایهدار یا شخص خاص دیگری صحبتی نداشتم. البته قادر میزبانی قبلا صحبتهایی در این خصوص با برخی از افراد متمول انجام داده بود اما به هرحال مسئولان اداره ورزش و جوانان هم باتوجه به شرایط بد اقتصادی در این مدت همین که توانستند تور آذربایجان را سرپا نگه دارند، واقعا کار بزرگی انجام دادند. چون جوایز این تور هم با ارز پرداخت میشود، شرایط را سختتر کرده است.
*وضعیت دوچرخهسواری ایران چگونه است؟
خیلی کوتاه جواب این سوال را میدهم؛ هر روز بدتر از دیروز.
*رکابزن حرفهای داریم که به اجبار شغل دومی داشته باشد؟
حدود ۸۰ درصد از ورزشکاران و رکابزنان مجبور هستند شغل دومی یا سومی داشته باشند. شغل دوم و سوم باعث میشود تا ورزشکار نتواند به صورت حرفهای استراحت کند. نمیخواهم اسمی ببرم اما ورزشکار حرفهای میشناسم که الآن مشغول مسافرکشی است.
*دغدغه اصلی دوچرخهسواران در این شرایط، چه چیزی است؟
به نظر شخص خود من، در حال حاضر دغدغه اصلی ورزشکاران، تیمداری باشگاهها در سطح حرفهای است. به ریشه دوچرخهسواری ایران علی الخصوص تبریز و آذربایجان، نفت ریخته شده است و روز به روز شاهد سوختن ورزشکاران و این رشته ورزشی هستیم.
*احتمال دارد یک روز تو یا دیگر رکابزنان را با پیراهن سایر تیمهای ملی ببینیم؟
ببینید، دوچرخهسواران ایرانی اصلا وضعیت خوبی ندارند و اگر با همین روال پیش برویم، احتمال این امر وجود دارد. چون به هرحال ما سالهای متعددی جوانی خود را پای دوچرخهسواری گذاشتیم.
*پیشنهاد از تیمهای ملی داشتی؟
تابدین لحظه نه من از سوی کشوری پیشنهاد خاصی نداشتم، چون به هرحال پروسه بسیار طولانی است. اما از سالها قبل از سوی باشگاههای خارجی پیشنهادات متعدد داشتم که در سال گذشته تیم چینی را برای رکاب زدن انتخاب کردم.
*صحبت پایانی.
امیدوارم با حمایت رسانهها بتوانیم وضعیت دوچرخهسواری ایران را بهبود دهیم. روز به روز شاهد اخبار منفی از طرف این رشته و مسئولانش هستیم و امید دارم یک روز تیمداری اصولی و حرفهای از تبریز و آذربایجان با کمک بخش خصوصی صورت بگیرد.
گفتوگو از محمد فرجی
بیشتر بخوانید؛
تست دوپینگ دوچرخهسوار معروف ایرانی مثبت شد/ تهدید جدی برای تنها سهمیه ایران در المپیک