دوازدهم فروردین، ساعت ۰۰:۳۰ بامداد، علیرضا امینمظفری لایو پرفورمنسی با عنوان لبخوانی را به دعوت موسسهی “پرفورم استانبول” از طریق صفحهی اینستاگرام خود و در فضای خانه اجرا کرد. مدت اجرا بیست و یک دقیقه و بیست ثانیه بود و کانسپت محوری آن: قرنطینه.
آذر صبح/ نگار آذرپویا: هنرمند به شکلی نمادین با پوششی سیاه رو به دوربین بر صندلی نشسته و مردی با دستکشهای لاتکس آبی پشتِسر او ایستاده. از ثانیه های آغازینِ اجرا هنرمند در همین وضعیتِ اُبژهوار، گزارهای سوبژکتیو را به زبانهای فارسی، ترکی استانبولی و انگلیسی پشت سر هم تکرار میکند: “انسان آزاد است.” گزاره را آرام و مطمئن ادا میکند.
انگار که فَکتی را بازگو کند یا شعاری را تکرار کند؛ ابراز عقیده در بابِ “آزادی”، از طریق بیان و کلمه. و دستهایی کنترلگر با حرکاتی تهاجمی، خونسردانه و بیاعتنا با دستکشهای پلاستیکی یکبارمصرف دهان او را تا سرحد خفگی میبندد و همزمان جریانِ بادی که از روبرو به صورتش میزند موقعیتِ سرکوب و بازدارندگی را تشدید میکند تا او هر بار با سرفههای سنگین مانع را پس میزند و جملهاش را سیزیفوار تکرار میکند…
موقعیت بدنِ هنرمند در این اجرا بازگوییِ مفهومی از حصر و بازداشت با ارجاعاتِ اجتماعی است. پوشش سیاهش تداعیکنندهی سنگینی و خفقانیست که تجربه میکند و نشسته بودن در اینجا نمایشی از انفعال است در مقابل بدنی که ایستاده و غالب است و اتفاقا در وضعیتی امن!
تضاد و دوگانگیِ بینِ آنچه در طول اجرا بر هنرمند میگذرد با آنچه از زبانِ او میشنویم، پارادوکسی عمیق را بازنمایی میکند: ماهیتِ عملِ قرنطینه محدود کردن حوزهی آزادی فرد به محل سکونت یا همان خانهی خویشتن است، خانه بدیل و جایگزین زندان میشود برای صاحبخانهاش. شاید آنچنانکه کامو گفته بود “پیروزی سیزیف در آگاهیاش است، در آگاهی به شکنجهی خود.”
امینمظفری با اجرایی منطبق بر مقطعِ زمانیِ اکنون و با اشاره بر اپیدمی کوید ۱۹ با چند کدِ مشخص به طرح مسائلی ورای امروز میپردازد، از خفگی و خفقان و اضطرابی فراگیرتر حرف میزند، از خفقان و قرنطینهای در ابعاد بزرگتر. آیا میتوان امیدوار بود اتفاقی اینچنین و شرایط ناشی از آن، مجرایی برای تغییر باشد؟ کاترین میه نویسنده و منتقد فرانسوی جایی دربارهی اشاره به زمانِ حال در اثر هنریِ معاصر میگوید: “اهمیت زمان حال در حدیست که آینده را نیز به خود میکشد.”
در خصوصِ اجرای اثر از طریق شبکه مجازی میتوان گفت این دست از اجراها به واسطهی رسانهی ارائه دهنده، احتمالا طیف گستردهتری را با دنیای هنر همراه میکنند. با وفاداری به خصیصهی کلیدیِ مدیومِ پرفورمنسآرت، اجرا زنده و بیواسطه در برابر مخاطب اتفاق میافتد اما واکنش یا مشارکت مخاطب در تکمیل یا بسط اثر دخیل نخواهد بود.
لبخوانی اثری چندلایه و بدونِ تعینِ معناییست و در پایانِ اجرا ذهنِ بیننده را به پرسش میکشد؛ آنقدر این جمله با اطمینان ادا می شود که دوست داری باور کنی روزی میرسد تا در جهانی اتوپیایی راستیِ چنین سخنی -انسان آزاد است- بر همگان آشکار شود!
هنرمند ساعاتی پس از اجرا، در صفحهی مجازیاش نوشت: ” تمام طول اجرا من به همهی شما فکر کردم.”
* بیانیهی منتشر شده در پرفورم استانبول: بیماری فراگیر کوید ۱۹ دنیا را تحت تاثیر قرار داده و موجب شده تعداد زیادی از مردم در خانهها در قرنطینه باشند. این اجرا با اشاره بر وضعیتِ پیش آمده مخاطب را بر آن میدارد تا در رفتار و عادات اجتماعیاش تجدید نظر کند. آنچه امروز گریبانگیرِ ماست، دریافت ما از مفاهیم وجودیِ گوناگون را تغییر داده است؛ اکنون همه، روزهای مشابهی را تجربه میکنیم… “لبخوانی” تکریم و ستایشِ همبستگی و دعوت به پذیرشِ مسئولیتِ مشترک است برای ایستادن در برابر شرایطِ دشوار.