کسی که کار کودک انجام میدهد باید بار عاطفی بالایی داشته باشد و این را در رفتار و خصوصیات خویش نشان دهد.
به گزارش آذر صبح، آشنایی با گروه هنری ویژه کودکان در تبریز که هشت سال است همپا با کودکان این شهر در شادی و نشاط کودکان این شهر و استان تلاش کرده و برایشان برنامه اجرا و تولید کرده اند.
فلش بک میزنیم به یک سال قبل، دم عید است و در یک عصر زیبای زمستانی در تب و تاب رسیدن عید نوروز جشن بزرگی مختص کودکان در پردیس سینمایی یکی از مجتمع های خرید تبریز برپاست، جا برای سوزن انداختن نیست، کودکان سراز پا نمی شناسند؛ گروه سه نفره نازبالا روی سن مشغول اجرای برنامه هستند، صدای سوت و فریاد و شادی کودکان سالن را در برگرفته است.
گروه سه نفره سرمست از اجرای خویش و هیجان انگیز از عکس العمل های کودکان یکی از پس از دیگری برنامه هایشان را به بهترین نحو ممکن ارائه می دهند؛ تعدادی از کودکان برای اینکه بتوانند قیافه آن سه هنرمند را خوب ببینند سرپا روی صندلی هایشان ایستاده اند و در حال تشویق و ابراز احساسات هستند.
این برشی کوتاه از برنامه ای بود که گروه سه نفره نازبالا در طول ۸سال از آغاز فعالیت خود برای کودکان این استان انجام می دهند.
سراغشان رفته ایم و پای درد و دلشان نشسته ایم و آنها از دغدغه های خود برای تهیه و اجرای برنامه برای کودکان، این آینده سازان مملکت می گویند، در ادامه گزارش مفصل مارا با گروه سه نفره ناز بالا می خوانید.
بهزاد قاری حقیقت ۴۷ساله با بیست و شش سال سابقه فعالیت در صداوسیما و تولید، اجرای جنگ و نمایش کودک ، مهدر نورزاد ۴۳ ساله و با سابقه ۱۲سال فعالیت در زمینه اجرای جنگ و نمایش کودک در صداوسیما و یوسف اکبرزاده ۲۹ ساله دانش آموخته رشته تئاتر و باسابقه ۹سال فعالیت اجرا و نمایش برای کودکان در صداوسیما .این سه نفر سالهاست که برای ارتقاء هنر این شهر بویژه در زمینه تئاتر تلاش کرده اند و هرآنچه از دستشان برآمده در طبق اخلاص نهاده اند. آنها هنوز کودک درونشان زنده و پویا می باشد حدود هشت سال پیش تصمیم می گیرند در کنار همدیگر گروهی را راه اندازی کنند که بتوانند با اجرای برنامه هایشان سهمی هرچند کوچک در زمینه سرگرمی و شادی کودکان این استان انجام دهند .
به عنوان نخستین سوال از آنها می پرسم به نظر شما برنامه موفق برای کودکان دارای چه شاخصه هایی است؟
یوسف اکبرزاده در جواب این سوال می گوید: برنامه کودکی موفق است که بتواند با مخاطب ایجاد ارتباط کند. من اگر در اجرای برنامه کودک خودم بشخصه آن را بپسندم این مفهومی ندارد و مهم آن است که کودک آنرا پسندیده باشد.گروه ما صرفا” برای کودکان فعالیت می کند و اگر آنها با برنامه ارتباط ایجاد نکنند اصلا وجود ما معنا پیدا نمیکند. به همان اندازه که برنامه برای آنها جذاب باشد، موفقیت آمیز خواهدبود.
نورزاد در ادامه صحبت های دوست هنرمند خویش با بیان اینکه سوای بحث محتوایی که اجرا و نمایش کودک چگونه جذاب باشد می افزاید: برای کودکان بحث تنوع، لوازم، آکساسوار، لباس، دکور و اینکه ما چگونه با استفاده ازابزار مناسب برنامه ارائه دهیم خیلی موثر خواهد بود. وقتی دستمان در این زمینه خالیست کیفیت مطلوب نیز بالطبع پایین می آید ما در طول این سالها با تمام کاستیها، تمام تلاشمان را برای ارائه اجرا و نمایش خوب بکاربسته ایم و ابراز لطف دوستان و حمایت کودکان نیز مشوق ما بوده است.
بهزاد حقیقت که در این گروه به ارائه ایده و فکر در بین دو دوست دیگرهنرمندش معروف است در جواب این سوال میگوید: من دوست دارم از جنبه روانشناسی به این قضیه نگاه کنم. ما معمولا در تولید برنامه برای کودکان نگاهمان از بالا به پایین است و اگر بخواهیم برنامه مناسبی را برای کودک تولید کنیم که واقعا دوست داشته باشند، باید نگاهمان افقی باشد. باید نگاهی باشد که به این سوالات جواب دهد.کودک چه چیزی میخواهد؟چه چیزی نیاز دارد؟و ما هم چه از لحاظ روانشناختی و چه از لحاظ جامعه شناختی به آن بپردازیم. کودک باحضور در برنامه ما خواهد خندید،هیجان زده خواهد شد، ولی آنچه در روح کودک تاثیر می گذارد و در آینده برایش مسئله خواهد شد آن بخش مهم است و با در نظر گرفتن شاخصه ها می توانیم برای کودک برنامه مناسبی ارائه دهیم.
سوال دوم خویش را اینگونه پرسیدم که بنظر شما در برنامه سازی برای کودکان آیا میتوان مفاهیم اخلاق را به آنها منتقل کرد؟اگر آری چه ضوابط و معیارهایی را برای انجام ان پیشنهاد می کنید؟
مهدی نورزاد در جواب این سوال فلش بکی را به زمان تاسیس گروهشان زده و میگوید: زمانی که هشت سال پیش این گروه در یک برنامه کودک تلویزیونی استارت زده شد و سپس با حضور در برنامه های فرهنگی و هنری ویژه کودکان در سطح شهر و دیگر شهرستان های همجوار فعالیت هایش را گسترش داد، ما متوجه شدیم که در سطح شهر گروههایی بنام کودک و بکام افراد در حال فعالیت هستند که با اجرای نمایشهای طنز بزرگسال گاها هجو، بدون محتوا و صرفا” وقت گذرانی و بقول معروف سرگرمی به مهد کودک ها و مدارس رفته و به اجرای برنامه می پرداختند. ما با دیدن این برنامه ها، انگیزه پیدا کردیم که با استارت گروه کودک خود مضامین اخلاقی، آموزشی هرچند با زبان طنز و بکارگیری موسیقی درسطح کودکان کارمان را آغاز کنیم. من بشخصه موسیقی هایی که برای کودکان اجرا می شود شعرش را سروده، دیگر دوست هنرمندم حقیقت فکر و ایده اش و اکبرزاده نمایشنامه و سناریو آنرا برعهده می گیرد و با همکاری هم کار را جلو می بریم. ما اصلی ترین پایه های گروهمان مباحث اخلاقی است که با گنجاندن آن در نمایشها در کنار مسائل آموزشی مدنظر قرار میدهیم.
نورزاد در بخش دیگری از صحبت های خود با گلایه از صداوسیما بخاطر حمایت از گروههایی که با شروع کار و معروفیت در صدا وسیما و سوء استفاده از نام آن در بیرون مباحث غیر اخلاقی را گسترش می دهند افزود: تربیت کودک تربیت زیربنای جامعه است و ما همیشه در اجراهای خود این را مدنظر قرار داده ایم و کمترین خدشه ای را متوجه این امر نکرده ایم. در حالیکه گروههای دیگر با نام سازمان از اداره ارشاد اسلامی مجوز گرفته و گاها لغزش داشته اند.
حقیقت نیز در جواب این سوال با بیان اینکه ذاتا” گروهی که برای کودکان کار میکند دغدغه اش مفاهیم اخلاقی است و چیز دیگری نمی تواند باشد می افزاید: مفاهیم ادبی، اخلاقی و هنری مدنظر ما برای ارائه به کودکان است، ولی خب در این آشفته بازار که در جامعه ما وجود دارد برخی از گروهها بدون مطالعه و حتی اخلاق مدار بودن در این زمینه فعالیت می کنند.
وی به فعالیت های این گروه در زمان دوران کرونا نیز اشاره می کند و میگوید: در این مدت بدون اینکه مبلغی را از جایی دریافت کرده باشیم با هزینه کرد خویش و گذاشتن لایو به شادی کودکان پرداختیم و گاها با حضور در کنار کودکانی که مریض احوال بودند سعی در شاد کردن و دلجویی از آنها بوده ایم.
حقیقت با اشاره به عدم حمایت ارگان های فرهنگی و هنری شهر از چنین گروههای می گوید:ما تمام فکر و ذکرمان از زمان تاسیس این گروه شاد کردن کودکان و جلب اعتماد خانواده ها و موسسات و آموزشگاههای علمی و هنری بوده است، هرچند حمایت آنچنانی از ما صورت نگرفته است.
در ادامه صحبت ها به بیان این سوال پرداختم.بنظر شما کدام ژانر کمدی، فانتزی،موزیکال، اکشن اسلب استیک برنامه سازی در راستای جذب کودکان دارای پتانسل بیشتری است؟ چرا؟
اکبرزاده در جواب این سوال می گوید: فانتزی و موزیکال موفق تر است البته باید گفت ذهن کودک با ذهن بزرگسالان فرق دارد. در تولید و اجرا برای کودکان باید رنگ و لعاب بیشتر باشد. دلیل اینکه کودکان جذب کارتون ها و انیمیشن های آنسوی آب نیز می شوند به همین دلیل است. ما خودمان در اجرای برنامه ها و تولید کلیپ های آموزشی مختص کودکان موزیکال را مدنظر قرار می دهیم، حتی بارها شده است که وسط اجرای نمایش احساس کرده ایم که کودکان خسته شده اند و آنزمان موزیک به دادمان رسیده است.
وی می افزاید: کودکان عاشق موزیکال، فانتزی و کمدی هستند.
لازم به ذکر است:این گروه نیز با توجه به گسترش فعالیت های مجازی به ادامه فعالیت خویش در شبکه های اجتماعی پرداخته است. ساخت کلیپ های شاد و مفرح برای کودکان که جنبه آموزشی داشته اند یکی دیگر از کارهای آنهاست که با استقبال گسترده ای از سوی طرفداران خویش روبرو گشته اند. ازآنجایی که فعالیت هنری همیشه با انتقادات زیادی از سوی برخی دغدغه مندان روبروست گاها برای این گروه نیز انتقاداتی صورت گرفته است. یکی از این انتقادات استفاده از آهنگ ممیزی داری بوده است که آنها با برگردان آن به ترکی و لحاظ نمودن جنبه های آموزشی و سرگرمی به تولید آن پرداخته و اتفاقا استقبال خوبی از سوی کودکان روبرو شده است .
نورزاد در جواب انتقاد صورت گرفته می گوید: گاها پدر و مادرها این مسئله را برای ما بیان می کنند که ما ناخواسته کودکمان را در معرض شنیدن ترانه بزرگسالی قرارداده ایم که این ترانه بار منفی و اصلاحات نامناسبی دارد. اما شما با برگرداندن آن ترانه و سرودن شعری با مضامین اخلاقی و استفاده از آهنگ مورد نظر به یاری ما شتافته اید. همچنین ترکی بودن آن شعر و قابل فهم بودن آن نیز از دیگر مزیت های کلیپ های شما است. در اصل همان نشاط را برای کودک ایجاد می کند اما در کنار آن مفاهیم آموزشی متناسب سن کودک را نیز داراست.
نورزاد در بخش دیگری ازسخنان خود با انتقاد از رفتار برخی والدین در فضای خانه می افزاید:برخی از والدین در تماشای فیلم ها و نمایش ها کودک را درنظر نمی گیرند و وقتی کودک ناخواسته جملاتی از آن نمایش را که برای سن کودک مناسب نیست بر زبان می آورد با پرخاشگری والدین روبرو می شود، در حالیکه مسبب اصلی این امر خود والدین هستند.
و سوال پایانیم را در این مورد می پرسم که هر شهر با توجه به فرهنگ رایج آن منطقه کودکانی با خصوصیت های اخلاقی و رفتاری خویش را دارد بنظر شما کودکان آذربایجانی بیشتر جذب چگونه برنامه هایی هستند ؟
اکبرزاده در جواب این سوال میگوید: تفاوت در همه شهرها است. در خود تبریز ۱۰ خانواده مشابه همدیگر را نمی توان یافت. در شهرستان های استان ما نیز همینطور است در سفرهای زیادی که برای اجرای برنامه به آنجا داشته ایم بعضی شهرستان ها مثل میانه کودکانشان بسیار شاد و سرحال بوده اند و یا در هشترود آنقدر جمعیت شرکت کننده زیاد بود که برای ایجاد نظم ماموران انتظامی وارد عمل شدند. برخی شهرستان ها نیز کودکانی بسیار خجالتی و کم رو دارند و حتی گاها برای تشویق و دست زدن نیز باید کلی اصرار کرد تا در میان اجراها دست بزنند.
کودکان سرابی یک سری خصوصیت های اخلاقی خاص خود را دارند. کودکان مراغه ای به یک شکل و کودکان بنابی طور دیگر اما آنچه از همه مهمتر است این است که خونگرمی مردمان آذربایجان زبانزد است و در تمامی برنامه ها برخوردهای با محبتشان خستگی را ازتنمان به در میکرد.
کسی که کار کودک انجام میدهد باید بار عاطفی بالایی داشته باشد و این را در رفتار و خصوصیات خویش نشان دهد. در اثتای گزارش به عنوان خبرنگار شاهد برخورد دیدار دختر بچه شش ساله ای بودم که با مادر خویش به صحنه اجرای برنامه اکبرزاده یکی از این سه هنرمند آمده بود. مادر دخترک جلو آمده و میگوید: دخترم خیلی دوست داشت شما را از نزدیک ببیند و امروز فقط برای دیدن شما من آوردمش. این هنرمند خم می شود و با دختر کوچولو با محبت دست می دهد و حالش را می پرسد.آنچه از این تصویر در ذهن من خبرنگار می ماند. نگاه پر از شادی و نشاط کودک و مهربانی هنرمندیست که با تمام قدرت تلاش میکند کاری هرچند کوچک برای شاد کردن کودکان سرزمینش انجام دهد.
یکی از عناصر مهم نشاط در گروههای سنی کودک را باید آگاهی دانست. یعنی گشوده شدن رازها و معماهای زندگی برای آنان. سالها پیش یک نویسنده گفته است: «کودکان هر لحظه در حال کشف دنیای خویش و دنیای پیرامون هستند». وقتی به آگاهی میرسند احساس نشاط به ایشان دست میدهد. گاهی یک برنامه میبینیم و اصلاً نمیخندیم ولی خون در رگهایمان به جریان در میآید.
جمله مشهوری از کازانتزاکیس هست که میگوید: «نگاهت به زندگی مثل کودکان باشد. کودکان آن گونه به زندگی مینگرند که گویا در همان روز به دنیا آمدهاند». نشاط یعنی همین! نشاط زمینه یادگیری را فراهم میسازد. گاهی یک برنامه علمی راجع به زندگی دکتر حسابی برای کودک تولید میکنیم و اصلاً نمیخندد ولی احساس نشاط به او دست میدهد. این همان نکتهای است که باعث میشود گامی به پیش بنهیم و آموزش صورتپذیرد.
نویسنده: فاطمه داداشی