اگر متولیان فرهنگی، برای آموزش موسیقی صحیح و سالم پیشگام شده و فرصتی برای نشو و نمای این استعدادها فراهم میکردند، قطعاً استعدادهای جوان برای نشاندادن توان و شایستگی خود، سر از زیرزمین در نمیآوردند! این نارسایی، در شهرستانها به فراخور فضای فرهنگی، بیشتر است.
فرشید باغشمال، جمعه گذشته، یکی از کنسرتهای کارگاهی مهم سالهای اخیر، در مجتمع سینمایی ناجی تبریز برگزار شد. مخاطبان جدی موسیقی، به خوبی با دشواری برگزاری کنسرتهای کارگاهی و صدالبته تاثیر مهم این کنسرتها آشنا هستند. کنسرتهای کارگاهی اولین مواجهه استعدادهای هنری با مخاطبان در قالب منسجم و رسمی است و از این حیث، کموکیف آن، نقش تعیینکننده در آتیه هنرآموزان موسیقی دارد.
با وجود تصور عموم، برگزاری کنسرتهای کارگاهی، در غالب موارد، بسیار دشوارتر از کنسرتهای حرفهای است. کنسرتهای حرفهای، با افراد محدود، با صدابرداری ثابت و نهایتاً در مدت دو ساعت برگزار میشود. اما کنسرتهای کارگاهی اینچنین نیست. به عنوان مثال در همین کنسرت اخیر، ۱۵۰ هنرجوی موسیقی، با سنوسال متفاوت، بیش از ۱۰ ساعت به اجرای انواع موسیقی کلاسیک، پاپ، سنتی، در بخشهای مختلف گروهنوازی، تکنوازی و موسیقی کودک پرداختند که این امر از پیچیدگیهای خاص نحوه هدایت و اجرای کنسرتهای کارگاهی حکایت دارد.
بخش عمدهای از نارساییهای موسیقی امروز، نتیجه غفلتهایی است که در سالهای نه چنداندور، متوجه استعدادهای موسیقی شدهاست. اگر متولیان فرهنگی، برای آموزش موسیقی صحیح و سالم پیشگام شده و فرصتی برای نشو و نمای این استعدادها فراهم میکردند، قطعاً استعدادهای جوان برای نشاندادن توان و شایستگی خود، سر از زیرزمین در نمیآوردند! این نارسایی، در شهرستانها به فراخور فضای فرهنگی، بیشتر است.
با وجود انبوه مشکلات جاری و روزمره در آموزشگاههای موسیقی، انتظار کار خارقالعاده از این آموزشگاهها شاید زیاد بجا نباشد. آموزشگاهها، همین که بتوانند چراغ خود را روشن نگه دارند و از پس بدهیها و حاشیهها بر بیایند، هنر بزرگی کردهاند. اما در دو دهه اخیر، آموزشگاه موسیقی رودکی در تبریز توانسته در جایگاهی مهمتر از یک آموزشگاه صِرف، به جریانسازی حوزه موسیقی در شهر تبریز بپردازد. افزون بر کادرسازی و ارتباطات موفق، حضور پیرجوانی چون قادر رودکیان در راس برنامههای این مرکز، غنیمتی است که نسلهای متمادی موسیقی تبریز را از فرصت آموزش موسیقی اصولی و سالم بهرهمند ساخته است.
در شرایطی که حوزه موسیقی در فضای اجتماعی، در بسیاری از اوقات، به ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی تبدیل شده و تا حدودی، از کارکرد هنری خود فاصله گرفته، امید میرود، بسترسازیهای قانونی و حمایتهای منسجم، منجربه تداوم حرکتهای بالنده در حوزه موسیقی شود.