سرمربی تیم فوتبال گسترش فولاد تبریز به دنبال کسب برد ارزشمند تیمش مقابل سیاه جامگان در مشهد خطر برکناری را از بیخ گوشش به سلامت گذراند تا بازهم آسمان بالا سرش را آبی ببیند، آسمانی که در هفته های گذشته به شدت ابری بود و می رفت که بارانی تند او را از نیمکت گسترش فولاد برای همیشه جدا کند.
به گزارش آذر صبح، گسترش فولاد تبریز به عنوان نماینده دوم فوتبال تبریز در لیگ برتر ۹۷-۹۶ بازی ها را به مانند همشهری نامدارش که غرق در بحران و حاشیه است متزلزل و به شدت ضعیف آغاز کرد. این تیم که در پایان لیگ شانزدهم به دنبال استعفای غلامرضا سمندر، هوشنگ نصیرزاده را در راس مدیریت خود می دید، با جدایی قابل پیش بینی فراز کمالوند، لوکا بوناچیچ را به عنوان سرمربی، بالای سر بازیکنان خود گمارد. لوکا که پیش از این سابقه مربیگری در گسترش فولادِ دسته اولی را داشت این بار قرار بود در لیگ برتر سکان هدایت گسترش فولاد را به دست بگیرد. گسترش فولاد یکی از فعال ترین تیم های بازار نقل و انتقالات تابستانی لیگ هفدهم بود اما نه در خرید بلکه در فروش! آبی های تبریزی هر چه ستاره داشتند پیش از آغاز لیگ فروختند و با چهره ای کاملا دگرگون شده پای به مسابقات گذاشتند.
ریسک بزرگی که هوشنگ نصیرزاده به جان خریده بود و در اولین فصل مدیریتی خود دست به چنین تصمیمی زده بود خیلی زود کار را برای لوکا بوناچیچ سخت کرد؛ لوکا که در ابتدای کار و پیش از آمدن به تبریز در اندیشه به دست گرفتن تیمی پر ستاره و کم حاشیه بود آرام آرام و با نزدیک شدن به روزهای آغازین لیگ برتر روز به روز دست خود را برای چینش ترکیب یازده نفره تیمش بسته تر می دید. فروش ستاره ها حتی پس از آغاز لیگ برتر نیز ادامه داشت و گسترشی ها چندی پیش مسعود ابراهیم زاده را نیز در ازای جهانبخش به صنعت نفت دادند، ابراهیم زاده که در گسترش فولاد بی ستاره، امید لوکا بود راهی برزیل ایران شده بود تا بار دیگر زیر نظر سرمربی محبوب خود فراز کمالوند کار کند.
شکست سنگین در هفته اول مقابل پارس جنوبی جم بوشهر، تیمی که اولین بازی خود را در تاریخ لیگ برتر تجربه می کرد، اولین زنگ خطر برای لوکا بوناچیچ بود که خبر از فصلی دشوار به او می داد. از تیم پرستاره و کم حاشیه ای که لوکا انتظارش را می کشید دیگر هیچ خبری نبود، او مانده بود و یک مشت جوان کم نام و نشان و آندرانیک تیموریان و سید محسن حسینی که پس از آغاز بازی های لیگ برای بالا بردن وزن تیم آبی پوش شده بودند و همه می دانستند که حضور نه آندو آن آندوی سابق است و نه حسینی می تواند بار سنگینی که پس از رفتن اسدی روی دوش خط دفاعی آبی ها سنگینی می کند را به دوش بکشد! هفته ها به سرعت در حال سپری شدن بودند و از نتیجه گیری گسترش فولاد خبری نبود! هواداران فوتبال در تبریز همیشه با شروع بد گسترش فولاد عادت دارند اما اوضاع تیم فعلی به گونه ای بود که این شروع چندان هم عادی به نظر نمی رسید. شکست مقابل ذوب آهن با سه گل و قرار گرفتن عدد هفت مقابل گل های خورده گسترش فولاد در دو بازی موید این موضوع بود که آبی های تبریزی قدم در وادی سختی گذاشته اند که آخرش می تواند برایشان به قیمت از دست دادن سهمیه لیگ برتر تمام شود.
پیروزی خانگی سخت مقابل سپیدرود رشت با گل دقایق واپسین رضا خالقی فر اوضاع را در اردوی گسترشی ها اندکی آرام کرد و اولین سه امتیاز گسترش فولاد با هدایت لوکا بوناچیچ در لیگ هفدهم کسب شد اما این روند تداومی نداشت و گسترشی ها سه هفته متوالی پس از این برد خانگی و مقابل تیم های فولاد خوزستان، پرسپولیس تهران و نفت تهران تنها موفق به کسب یک امتیاز از نه امتیاز ممکن شدند تا سقوط آزادی قابل توجه به قعر جدول داشته باشند. پس از تساوی مقابل نفت تهران، گسترشی ها ترمز باخت های خود را کشیده شده دیدند اما جو به شدت علیه لوکا بوناچیچ بود. رسانه ها در بی خبری های روزهایی که لیگ تعطیل بود استارت خود را برای یافتن جانشین بوناچیچ در گسترش فولاد زده بودند و هر روز شاهد مطرح شدن گزینه هایی متفاوت بودیم. از فرهاد کاظمی تا پرویز مظلومی و حتی علیرضا منصوریان! در این شرایط اما موضع مدیرعامل باشگاه کاملا مشخص بود، نصیرزاده در واکنش به شرایط بحرانی تیمش و فشارهایی که علیه سرمربی تیم وجود داشت در گفت و گو با سایت رسمی باشگاه گسترش فولاد اعلام کرده بود که این باشگاه با قاطعیت پشت سرمربی خود ایستاده و قصد ایجاد تغییر روی نیمکت خود را ندارد. این صحبت ها در حالی مطرح می شد که گزینه های جانشینی لوکا همان گونه که پیش تر اشاره شد هر روز بیشتر می شدند تا اینکه اوایل هفته گذشته بازی هفته هفتم مقابل سیاه جامگان به عنوان آخرین فرصت لوکا برای بقا در گسترش فولاد اعلام شد البته نه از سوی باشگاه بلکه بازهم از سوی رسانه ها! اما تجربه در فوتبال ایران ثابت کرده که گاهی باید این گمانه زنی ها را جدی گرفت!
لوکا و شاگردانش تبریز را به مقصد مشهد ترک کردند و این سرمربی کروات به خوبی می دانست که با وجود حمایت نصیرزاده، شکست مقابل سیاه جامگان می تواند همه معادلات را برهم زده و این بازی را به آخرین بازی او به عنوان سرمربی گسترش فولاد تبدیل کند. گسترش فولاد با چهار امتیاز از شش بازی در قعر جدول رده بندی قرار داشت و سیاه جامگان با هفت امتیاز بالاتر از این تیم به دنبال کسب یک برد خانگی بود؛ شاگردان میثاقیان هفته گذشته تراکتورسازی را در تبریز متوقف کرده بودند و با روحیه مضاعف به دنبال کسب برد مقابل دیگر تیم لیگ برتری شهر تبریز بودند. سوت آغاز بازی که نواخته شد، شمار معکوس نود دقیقه ای برای برکناری لوکا نیز آغاز شد اما رضا خالقی فر، ناجی این فصل گسترشی ها خیلی زود و در دقیقه ۱۳ این شمارش معکوس را از کار انداخت و نفس های لوکا را به ریتم عادی بازگرداند اما این گل هم برای فرار لوکا از برکناری کافی نبود چرا که هنوز ۷۷ دقیقه به پایان بازی باقی مانده بود و سیاه جامگان تیمی بود که در زدن گل های دقایق پایانی و فرار از شکست تخصص داشت. سیاه جامگانی ها در ادامه بازی هرچه زدند به در بسته خورد تا سرانجام سوت پایان یکی از طولانی ترین بازی های عمر سرمربیگری لوکا بوناچیچ نواخته شد و گسترش فولاد به دومین پیروزی این فصل خود دست یافته و با کسب هفت امتیاز به رده سیزدهم جدول رده بندی صعود کرد تا استقلال تهرانی که سرمربی خود، علیرضا منصوریان را برکنار شده می دید در قعر جدول تنها بگذارد. لوکا بوناچیچ نفسی به راحتی کشیده و با خیالی راحت سوار بر هواپیما شده و به تبریز بازگشت، او از برکناری فرار کرده بود که گریبان علیرضا منصوریان را در استقلال گرفته بود.
این برد سرنوشت لوکا بوناچیچ را از مرگ حتمی به زندگی عادی تغییر داد و اینک باید نشست و منتظر ماند و دید که آیا پیروزی مقابل سیاه جامگان همانند پیروزی قبلی آبی ها مقابل سپیدرود در هفته سوم بازهم گذرا بوده و در هفته های آتی بازهم روز از نو و روزی از نو خواهیم داشت یا اینکه این برد تبدیل به سرآغازی برای گسترش فولاد خواهد شد که تیتر آن “خداحافظ بحران” خواهد بود؟