رفتارهاى زشت و تبعیض آمیز روز گذشته مسوولان برگزارى رقابت هاى کشتى جام تختى در تبریز از یک سو و تعدادى از خبرنگاران ” وارداتى ” از تهران در سالن پورشریفى از سوى دیگر با خبرنگاران و عکاسان بى ادعا و زحمت کش تبریزى ، در حالى موجبات تعجب و البته اعتراض طیف گسترده اى از فعالان این حوزه را فراهم کرده است که هنوز با وجود گذشت بیش از ۲۴ ساعت از بروز این اتفاق تلخ و تأسف بار ، هیچ مقام مسوول و متولى مشخصى در قبال این اتفاق و رفتارهاى توهین آمیز این دو طیف ، توضیحى ارایه و عذرخواهى رسمى نیز نکرده است.
آذر صبح/ احد نقششور: خبرنگاران و عکاسان محلى و بومى تبریز که بر اساس وظیفه شغلى و سازمانى خود و بر حسب رسالت رسانه اى ، همچون تمامى رویدادهاى خبرى تنها و تنها به انجام وظیفه صنفى و حرفه اى خود عمل کرده و مى کنند ، در حالى روز گذشته مورد بى احترامى ، تبعیض و اعمال محدودیت هاى کارى قرار گرفتند که در مقابل ، خبرنگاران وارداتى تهران ، آزادانه و با دایره عملى فراخ تر از حد معمول ، نه تنها به کار خود مشغول بودند ، بلکه عده اى از آنان نیز پا را فراتر نهاده و در نقش ” ناظران خودخوانده ” و ” وابستگان فدراسیون کشتى ” ، به خود ، اجازه هرگونه توهین و بى احترامى و اعتراض به خبرنگاران تبریزى را هم دادند!
تأسف و تعجب بیشتر زمانى است که این نوع رفتارها و برخوردها – همانگونه که از تصاویر منتشره در رسانه هاى گروهى مشخص است – ابتدا از سوى مسوولان استانى کلید خورده و به دنبال آن کار به جایی رسیده است که حتى خبرنگاران وارداتى نیز در نقش معترضان خودخوانده و وابستگان معنوى فدراسیون کشتى ، دست به میدان دارى نیز زده اند.
رفتارهاى اینچنینى با خبرنگاران که بارها و بارها در تبریز و در خلال رویدادهاى مختلف خبرى و به خصوص ورزشى مشاهده گردیده ، در حالى تکرار مى شود که هیچ کدام از نهادها و تشکل هاى صنفى رسانه اى استان ، اعم از انجمن صنفى روزنامه نگاران استان و خانه مطبوعات و بالاتر از همه این ها ، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامى به عنوان پدر معنوى رسانه ها و فعالان زسانه اى نیز در سکوتى بهت آور ، تنها و تنها نظاره گر تداوم نگران کننده این نوع برخوردها هستند و از سوى دیگر ، مدیران رسانه هاى خبرى استان نیز در قبال اجحافى که به خبرنگاران و عکاسانشان اعمال و تحمیل مى شود نیز سکوت کرده اند.
کافى است این اتفاقات تأسف بار را با اتفاق مهندسى شده چند روز قبل دو خبرنگار زن تهرانى در خلال دیدار فینال لیگ برتر بسکتبال مقایسه کنیم ؛ اتفاقى که بر اساس اشتباه و سوء تفاهم خود خبرنگاران تهرانى در باز کردن درب اتاق اختصاصى آنان رخ داد ؛ اما رسانه ها و خبرنگاران مرکزنشین در حرکتى کاملا هم سو و هماهنگ و پوشش خبرى غیر منصفانه ، به دفاعى تمام قد از خبرنگاران زن برخاستند و هنوز هم على رغم توضیحات شفاف و قانع کننده مسوولان سازمان ورزش شهردارى تبریز ، این جریان سازى ها به نفع خبرنگاران تهرانى و بر علیه سازمان ورزش ادامه دارد!
هنوز فراموش نکرده ایم که محسن مهرعلى زاده استاندار اصفهان ، همین دو هفته قبل ، فرماندار گلپایان را به دلیل توهین و رفتار زشت این مسوول سیاسى ، بلافاصله برکنار کرد و نشان داد که جایگاه حرفه اى ، صنفى و اجتماعى خبرنگاران به عنوان منادیان جریان آزاد اطلاع رسانى در کشور ، محترم ، بزرگ ، مهم و البته قابل احترام است.
کاش مدیران ارشد استانى ، مسوولان و مدیران ما نیز با درک اهمیت جایگاه خبرنگاران و عکاسان خدوم و بى ادعاى تبریز و آذربایجان ، از محسن مهرعلى زاده بیاموزند ، کاش آقایان مسوول ، از امام جمعه مردم مدار و فرهیخته تبریز ، این سید عالى مقدار یاد مى گرفتند که تا چه اندازه موفقیت ها و حتى بیمارى خبرنگاران و عکاسان تبریزى برایشان مهم است و چگونه با تماس هاى مستقیم خود ، جویى حال این قشر زحمتکش مى شوند؟
اى کاش نهادهاى صنفى فعال و رسمى رسانه اى استان ، همچون تشکل هاى صنفى تهران نشین ، حساسیت و مسوولیت پذیرى حداقلى در قبال همکاران رسانه اى خود داشتند و همچون آنان ، دفاعیه اى خشک و خالى منتشر مى کردند ، اى کاش در استان ما ، روزى فرا برسد که بتوانیم پایان ” انفعال ” و ” بى تفاوتى ” موجود در قبال رسانه ها ، خبرنگاران و عکاسان را جشن بگیریم!
سخن آخر این که ، اى کاش برخى مدعیان و منادیان پدرخواندگى ، مانع راه اندازى انجمن ورزشى نویسان استان نمى شدند ، هر چند ، آن چه مسلم و مبرهن است این که ، ” از ماست که بر ماست “!