تبریز، همه اش یک شهر شلوغ و پر ازدحام و رفتارهای خشک داخل اتوبوس و تاکسیها نیست، تبریز فقط شهری نیست که مدام از ناپایداری هوای آن بنالیم و در گوش هم زمزمه کنیم که اصلا نمیشود روی هوای این شهر حساب باز کرد؟! تبریز را باید نوش جان کرد؛ با یک استکان کمرباریک چای با عطر عرق شاهاسپرم که نفستات را چاق کند و بعد پیاده راه افتاد در دالان ها و راستههای تو در توی بازار سرپوشیده و رسید تا “گجیل قاپییسی”…
آذر صبح/ زهرا حیدری آزاد: آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید چقدر همین شهر خودمان را برای تفریح و خوشگذرانی و آرامش بعد از روزهای کاری شلوغ انتخاب میکنید؟ اگر بخواهید برنامه گردش یکروزه در تبریز بچینید کجاها را انتخاب میکنید وبه کجا سر میزنید؟
بدون اینکه حواس فکرتان را به رستورانها و غذاهای رنگ و وارنگ پرت کنید، آیا بلدید در همین شهر خودمان یک دل سیر خوش بگذرانید؟
بدون اینکه برنامه ریزی خاصی برای نوشتن این گزارش دستم باشد رفتم سراغ چند تبریزی و از آنها پرسیدم “فرض کنید برای یک روز گردش شهر تبریز را انتخاب کنید، کجاها را انتخاب میکنید و به کدام مکانها میروید تا روز خاطرهانگیزی برای خود رقم بزنید؟”
در اتوبوس با المیرا دختر جوان ۲۰ ساله صحبت کردم و تنها دلیلم از اینکه خواستم نظر او را بپرسم این بود که بدانم کجاهای تبریز با روحیه جوان او سازگار است؛ البته نا گفته نماند که روحیه نه چندان شاد او توی ذوقم زد و برای اینکه او را به گردش و تفریح در همین شهر تبریز متقاعد کنم، نیم ساعتی وقت صرف کردم.
المیرا که برای گردش فقط محدوده آبرسان تا میدان ساعت را انتخاب میکند، میگوید: از دیدن مغازهها و لوکس فروشی های این محدوده لذت میبرد و هیچ علاقه ای به بازدید از آثار تاریخی و طبیعی ندارد.
“تبریز شهر موزههاست، مجموعه بی نظیری از موزهها که هر بار فکر کردن به آنها قند در دلم آب میکند، هر بار هم میهمان داشته باشیم دستشان را میگیرم میبرم موزه تاریخ طبیعی تبریز…”
اینها گفته پریا توفیقی یک فعال اجتماعی است، وی میگوید: با نگهداری نمونه های نادری از گونه های حیوانی، موزه تاریخ طبیعی بسیار دیدنی است.
وی اشاره ای به موزه عصر اهن تبریز با قدمتی ۳۰۰۰ ساله نیز میکند و میگوید: شهر تبریز جاذبه های تاریخی زیادی دارد ولی اینکه مثل شهرهای اروپایی تبدیل به مکان تفریحی برای هر سلیقه ای باشند، چنین نیست.
پریا ادامه میدهد: به دلیل موقعیت خاص این شهر بزرگان زیادی نیز در ان زیستند و بازدید از خانه های استاد شهریار، پروین اعتصامی، امیر کبیر ، علی مسیو و … هم برای من بسیار جالب است.
بابک اسمعیلی دیگر شهروند تبریزی است که در ائل گولی تبریز با او به گفتوگو نشستم، او می گوید: تبریز برای هر سلیقهای جذاب هست، برای شخص آرامی مثل من که یک پیاده روی در هوای آرام حالش را خوب میکند و یا کسی که علاقه به تفریحهای هیجانی مثل شهربازیها و غیره دارد.
وی اضافه میکند: نمیخواهم ادعا کنم که شهربازیهای و پارکهای بسیار مجهز و مدرنی داریم ولی باید گفت که هنوز خیلی از تبریزیها از اینها هم استفاده نکردند.
وی میگوید: تبریز شهری هست که میتوانم نیمساعته خودم را پای کوه برسانم و سوار تله کابین شوم و هیجان را تجربه کنم، شهری است که میتوانم در رستورانهای مختلف از مرغوب ترین غذاها استفاده کنم و اگر علاقه با پاساژگردی و غیره داشته باشم، لاله پارک و میلاد نور و ستاره باران و پردیس تربیت و غیره انتخاب خوبی است.
باک اسمعیلی میگوید: فرض کنید دلتان گرفته و میخواهید حال معنوی پیدا کنید، می دانید چه مساجد زیبایی در این شهر وجود دارد، مسجد کبود یک انتخاب خوب است، اینکه تنها راه بیافتی بروی آنجا و صدای اذان را در آرامش گوش دهی..
وی اضافه میکند: میتونید برید چند کتابفروشی خوب سطح شهر و یا شهر کتاب، خرید یک کتاب خوب و نشستن در یک پارک خلوت و مطالعه هم جزو علاقمندیهای من در این شهر است.
سئوال خود را از فرشید نیز میپرسم، او جوانی بیست و چهارساله است و تقریبا از تفریح در تبریز ناامید است، میگوید: متاسفانه محیط های تفریحی برای گذراندن اوقات فراغت در تبریز، با کمبود جدی مواجه است و این موضوع باعث شده که بیشتر جوانان، محیطی همچون لاله پارک را که در اصل، مرکز خرید است، برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت خود انتخاب کنند.
وی ادامه میدهد: البته ائل گلی هم انتخاب دوم بنده است و در عمل، به جز این دو مکان، انتخاب دیگری برایم وجود ندارد.
هرچند که اماکن دیگری همچون موزههای مختلف نیز وجود دارد، اما این اماکن برای گردشگرها می تواند جذابیت داشته باشد و برای شهروندانی همچون ما، جذابیت آنچنانی ندارد.
از خواهر فرشید بیست و چهارساله نیز همین سئوال را میپرسم، او نظر مخالف براردرش را دارد، میگوید: از رفتن به امامزادههای مختلف و بقاع متبرکه لذت میبرد.
گشتن در بازار سرپوشیده تبریز نیز از دیگر علایق اوست که به گفته خودش حداقل ماهی یکبار به همراه دوستش به آنجا سر میزند.
ندا روزهای شادش را در تبریز اینگونه برایم توصیه میکند که اگر پول داشته باشد میرود خرید، حال هر جایی که باشد، از لاله پارک گرفته تا خیابان تربیت، در خیابان تربیت که قدم میزند میرود ناهار را هم در بازار میخورد و سری به گلفروشیها و گلخانههای شهر هم میزند و گل هم سوغات یک روز شاد او در تبریز است.
امیر و علیرضا فرهمند را در یکی از کافههای ولیعصر میبینم سئوال خودم را از آنها هم میپرسم و آنها جواب میدهند: اگر ولیعصر خلوت باشد ترجیح میدهند کل اوقات تفریح خود را در این محدوده سپری کنند، از خیابان سنگفرش گرفته تا کافههای بسیار زیبا و مجلل.
آنها میگویند: اگر آخر هفتهها فرصت داشته باشند، تئاتر و سینما نیز انتخاب خوبی است.
شما چطور در شهر تبریز خوشگذرانی میکنید؟ اگر قرار باشد برای یک روز تفریح در شهر تبریز برنامه ریزی کنید کدام مکانها را انتخاب میکنید؟