تنها بانوی جانباز قیام تاریخی ۲۹ بهمن تبریز با بیان اینکه ترس از وحشی گری های ساواک در مبارزات انقلابی بین خانواده ها رخته کرده بود، گفت: به همین دلیل با وجود اینکه از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودم، در بخش سوانح سوختگی جراحی شدم.
فریبا چلبی ‘ روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، به خاطره فراموش ناشدنی خود از روز ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ تبریز اشاره کرد و افزود: آن روز هرگز از ذهنم پاک نمی شود؛ روزی که شهر بسیار شلوغ و وضعیت غیرعادی داشت، در کلاس چهارم ابتدائی مدرسه پروین که امروز به شهید توانا تغییر نام داده است، درس می خواندم.
وی اظهار کرد: مدرسه ما در خیابان شریعتی (شهناز سابق) که یکی از شلوغ ترین مناطق مرکزی شهر است، قرار داشت که آن روز وضعیت بسیار شلوغ تری به خود گرفته بود و ما که داخل مدرسه بودیم سر و صدای بیرون را می شنیدیم و احساس می کردیم که شرایط عادی نیست.
چلبی ادامه داد: آن دوران همه معلمان بدون حجاب بودند که با تداوم تظاهرات مردم و شعارهای آنها، معلمان به شدت نگران شده و همگی دنبال چادر بودند که از مدرسه فرار کنند و شرایط نگران کننده ای در مدرسه حاکم شده بود.
وی گفت: تا ساعات عصر دانش آموزان نمی توانستند از مدرسه بیرون بروند که حوالی ساعت ۱۷ بود که برادرم برای بردن من به خانه دنبالم آمد و خیلی سریع خیابان ها را با پای پیاده پشت سر گذاشته تا زود به خانه برسیم.
چلبی ادامه داد: حوالی میدان قطب (قورد میدانی) بود که وضعیت خیلی شلوغ شد و درگیری شدید بین مردم و نیروهای ارتشی به وجود آمد که در همین اثنا تیری به پای چپ من اصابت کرد که توسط برادرم و سایر مردم به بیمارستان کودکان تبریز منتقل شد.
وی با بیان اینکه توسط کادر درمانی بیمارستان به بخش سوختگی انتقال داده شدم، اظهار کرد: این اقدام به دلیل وحشت از ساواک و دنبال کردن مجروحان قیام ۲۹ بهمن بود که به رغم پنهان کردن من در این بخش، ساواک دنبال برادران من بود که از من بزرگ تر بوده و یکی از آنها دانشجوی دانشگاه تبریز بود.
چلبی، شرایط ماه های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را بسیار سخت دانست و گفت: ترس از دستگیری ها و دنبال کردن خانواده ها توسط ساواک به حدی بود که پس از جراحی پای من با همکاری عوامل بیمارستان کودکان، خیلی سریع از بیمارستان مرخص شدم و حتی بخیه های پایم به طور پنهانی در بیمارستان قلب تبریز باز کردم.
تنها بانوی جانباز قیام تاریخی ۲۹ بهمن تبریز که هم اکنون ۵۰ سال سن دارد به عنوان کارشناس در یکی از آزمایشگاه های تبریز مشغول به کار بوده و صاحب دو فرزند دختر و پسر است.
چلبی که میزان جانبازی اش ۱۰ درصد است، به خبرنگار ایرنا، گفت: در طول ۴۰ سال گذشته تنها چند بار در سالگرد قیام ۲۹ بهمن در مراسم هایی از بنده و سایر جانبازان و خانواده های شهدای آن روز تاریخی تجلیل شده است.
چند روز قبل از ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ با صلاحدید آیت الله شهید محمدعلی قاضی طباطبایی تصمیم بر این شد برای بزرگداشت چهلمین روز شهدای ۱۹ دی ماه سال ۵۶ شهر قم مجلس ختمی در تبریز برگزار شود و به همین مناسب روز جمعه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۵۶ اعلامیه ای با عنوان دعوت مردم به برگزاری مراسم چهلم شهدای قم در مسجد قزللی و در شهر پخش شد که به امضای ۱۱ نفر از علما و روحانیون بزرگ آذربایجان همچون حضرات آیات قاضی طباطبایی، غروی، قزلجهای و انگجی رسید.
ساعت ۹ صبح روز ۲۹ بهمن ماه سال ۵۶، مردم برای شرکت در مراسم اربعین شهدای قم در مقابل مسجد قزللی تجمع و منتظر شروع مراسم بودند که سرگرد ˈ حق شناس ˈ رییس کلانتری ۶تبریز دستور داد درب مسجد را ببندند.
حق شناس، وقتی دوباره به همان محل مراجعه و رفت و آمد مردم را دید، به جایگاه مسجد اهانت کرد که در این زمان مردم تاب تحمل اهانت به مسجد را نداشته و رفتار و گفتار او را بی جواب نگذاشتند.
در این هنگام نیروهای شهربانی شروع به تیراندازی کردند و ‘محمد تجلا’ اولین شهیدی بود که در آن روز به دست سرگرد حق شناس به شهادت رسید.
به دنبال این جریانات، مردم به خروش آمده و جنازه شهید تجلایی را بالای دست گرفته و تظاهرات گستردهای را ابتدا در منطقه بازار و سپس در خیابان های اطراف آغاز کردند، به طوری که حرکت مردم به سمت مرکز شهر و پیوستن جوانان پرشور و انقلابی به آنها، با آتش زدن سینماها، مشروب فروشیها، مقر حزب رستاخیز و بانک صادرات که در اختیار بهاییها بود، این قیام گسترده تر شد.
تنها چند دقیقه از این جریان ابتدایی نگذشته بود که تمام شهر تبریز به دست تظاهرکنندگان افتاد و نیروهای شهربانی که فاقد توانایی لازم برای مقابله بودند، راه چاره را تیراندازی مستقیم به مردم دیدند که البته با ادامه ناآرامی ها نیروهای کمکی از ارتش نیز برای جلوگیری از سرایت قیام به نقاط دیگر شهر نیز وارد شهر شدند.
مردم انقلابی که تا ساعات ظهر کنترل شهر را از دست مأموران رژیم خارج کرده بودند، به دستور سپهبد آزموده استاندار وقت آذربایجان شرقی، ارتش وارد عمل شد و با کامیونهای پر از سرباز و تانکهای خود صحنه ای خونین در شهر به وجود آورده و دهها نفر را به شهادت رسانده و صدها نفر را زخمی کردند.
در برخی منابع رسمی رژیم ستمشاهی از جمله روزنامه های کیهان و رستاخیز، تعداد شهدا را شش تا ۹ نفر اعلام و بعضی منابع نیز با توجه به ابعاد و وسعت قیام و کشتاری که نیروهای امنیتی و مأموران ساواک به راه انداخته بودند، شمار تلفات این قیام را ۵۶۰ نفر اعلام کردند.
در این حال اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا در ۹ اسفندماه سال ۱۳۵۷ با صدور اعلامیه ای تعداد شهدا و مجروحان قیام تبریز را ۴۰۰ نفر ذکر کرد.. بیشتر منابع، تعداد مجروحان این قیام تاریخی را ۱۲۵ نفر ذکر کردند که البته نباید از نظر دور داشت که بسیاری از مردم به دلیل هراس از اینکه مجروحانشان به دست ساواک بیفتد، از انتقال آنان به بیمارستان خودداری کرده بودند.
تعداد دستگیر شدگان قیام ۲۹ بهمن تبریز نیز بین ۵۰۴ تا ۶۰۸ نفر متغییر بوده است.
آمار دقیق شهدای این قیام خونین که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دست آمد، ۱۴ نفر بود که عبارتند از: محرم جبراییلی، سیدحسن جدیری، محمدباقر رنجبرآذرفام، پرویز حسن زاده، بهمن اره چی، حبیب تقی نژاد شتربانی، ضربعلی فتحی، محمد تجلایی، جعفر درگاهی، اصغر علیزاده شیخ احمدلو، قربانعلی شاکری، بالاآقا کشاورزی، سیدفیض صالح الوندی و غلامعلی نجفیان پور.