هاشمی رفسنجانی هم آرزو داشت مانند ماهاتیر محمد در مالزی و دنگ شیائو پینگ معمار توسعه باشد اما توسعه مورد نظر او با موانعی رو به رو و متوقف شد و بعد که می خواست بازگردد این امکان را نیافت. اما اگر اکنون زنده بود با حیرت به ماهاتیر ۹۲ ساله که به قدرت بازمی گردد می نگریست یا با حسرت؟
به گزارش آذر صبح، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: نخست وزیر پیشین و معمار توسعۀ مالزی، گروه های اپوزیسیون را در انتخابات پارلمانی این کشور به پیروزی رساند.
دکتر «ماهاتیر محمد» نخستوزیر سالهای دور مالزی در حالی به قدرت بازمیگردد که اکنون ۹۲ ساله شده و در این سن توانسته با کسب اکثریت آرا بر «نجیب رزاق» نخست وزیر کنونی پیروز شود.
رقیب او که ۴۰ سال از ماهاتیر محمد کوچک تر است و از سال ۲۰۰۹ نخست وزیر این کشور آسیای جنوب شرقی است در آستانۀ انتخابات به سوء استفاده از قدرت و فساد مالی متهم شد هر چند که همواره این اتهامات را رد میکند.
ماهاتیر که بیش از ۲۰ سال (تا سال ۲۰۰۳) هدایت دولت مالزی را بر عهده داشت در این انتخابات با راهبری جریان اپوزیسیون به نام «اتحاد امید» توانست بر جریان حاکم پیروز شود و در ۹۲ سالگی به صحنه بازگردد.
این جریان که ۱۱۹ کرسی از مجموع ۲۲۲ کرسی پارلمان را به دست آورده حال با این تعداد، میتواند کابینه آینده را تشکیل دهد.
حزب حاکم در حالی تنها ۷۹ کرسی را به دست آورده که در انتخابات دوره پیشین (۲۰۱۳) ۱۳۳ کرسی را از آن خود کرده بود.
بازگشت ماهاتیر محمد به قدرت برای ایرانیان میتواند یادآور کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی در سال های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۲ خورشیدی باشد. هاشمی هم خود را معمار توسعه ایران پس از جنگ هشت ساله میدانست و از این رو از او با عنوان سردار سازندگی یاد می شد. البته مادام که برادرش ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت. او در سال ۸۴ و در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری نفر نخست شد اما در مرحلۀ دوم محمود احمدی نژاد گوی سبقت را ربود.
در سال ۹۲ اما داستان متفاوتی رقم خورد زیرا شورای نگهبان صلاحیت یکی از نزدیک ترین چهره ها به بنیانگذار جمهوری اسلامی از آغاز انقلاب تا واپسین دم حیات امام خمینی را احراز نکرد و مجال شرکت در انتخابات را از رییس جمهوری اسبق ایران که در همان زمان ریاست عالی ترین نهاد مشورتی را هم بر عهده داشت ستاند.
در مالزی اما انتخابات ساز و کار دیگری دارد و برای ریاست دولت شرط سنی نگذاشته اند و همین سبب شده ماهاتیر محمد بتواند بار دیگر به صحنه بازگردد در حالی که به خاطره نویسی روی آورده بود و مدتهاست روزنامۀ اطلاعات در ایران کتاب خاطرات او را به صورت پاورقی منتشر میکند و هنوز هم ادامه دارد و همین شمارۀ امروز اطلاهات را هم بخوانید با این ستون رو به رو می شوید. معمولا وقتی سیاستمداری رو به خاطره نویسی میآورد که بازنشسته شده باشد یا فاصلۀ زمانی را حفظ می کند مانند کاری که مرحوم هاشمی انجام می داد و خاطرات او با فاصلۀ زمانی منتشر شد و پس از درگذشت نیز ادامه دارد. از نوع خاطره نویسی ماهاتیر اما برنمی آمد که سودای بازگشت داشته باشد.
حال هاشمی رفسنجانی دیگر در این دنیا نیست تا ببیند ماهاتیری که ۸ سال هم از او بزرگ تر بود به صحنه بازگشته است.
دیگر هاشمییی نیست تا ببیند در برابر ماهاتیر محمد سد نگذاشتند تا نتواند مسیر بازگشت به قدرت را طی کند و بار دیگر خود بر سریر بنشیند.
هاشمی نیست تا ببیند مالزی حزب و ساز و کارپارلمانی دارد و هر که اکثریت کرسیها را به دست آورد به صورت طبیعی دولت تشکیل میدهد و در ایران اگر اکثریت پارلمان را هم به دست آوری تنها ریاست مجلس به اکثریت میرسد نه دولت.
همچنین هاشمی نیست تا به شماتتکنندگان خود بگوید ماهاتیر محمد را چه میگویید؟ شخصیتهایی چون هاشمی در ایران یا ماهاتیر در مالزی که به تقدم توسعۀ اقتصادی بر توسعۀ سیاسی باور داشتند و دارند بر این باور بودند و هستند که پیشبُرد روند توسعه در ابتدا باید شخصمحور باشد.
بازگشت ماهاتیر محمد از این واقعیت هم حکایت میکند که در بسیاری از جوامع همچنان این دیدگاه هوادار دارد که سیاستمداران محوری باید در صحنه بمانند حتی در حکومتهایی که بر خلاف مالزی عنوان «جمهوری» هم دارند.
چندی پیش نیکولا سارکوزی رییس جمهوری پیشین فرانسه گفته بود پوتین که ۲۰ سال است کرملین را در اختیار دارد در مواجهه با رهبران اروپایی که تغییر میکنند ذهنیت آشناتری دارد و رجب طیب اردوغان را هم مثال زده بود.
در سال ۱۳۷۵ و چند ماه قبل از اتمام دورۀ دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برخی از حامیان و نزدیکان و نه خود رییس جمهوری فقید، خواستار تمدید دوره با اصلاح قانون اساسی شدند تا پروژه های سازندگی ادامه یابد.
عطاء الله مهاجرانی، عبدالله نوری و آیت الله سید جلال الدین طاهری امام جمعۀ فقید اصفهان در این شمار بودند ولی خود آیت الله که در آن زمان به سردار سازندگی شهرت داشت مخالفت کرد و البته دید که نه جناح چپ که از میرحسین موسوی و بعدتر سید محمد خاتمی دعوت کرده بود و نه جناح راست که پیروزی و ریاست جمهوری علی اکبر ناطق نوری را قطعی میدانست از این ایده حمایت نکرده اند.
هاشمی رفسنجانی اگر همچنان در قید حیات می بود به احتمال زیاد به عنوان میهمان ویژه به مراسم تحویل قدرت به ماهاتیر محمد دعوت می شد هر چند که می توان حدس زد عطاء الله مهاجرانی که از جانب ماهاتیر محمد به همکاری در یک نهاد بین المللی دعوت شده بود حضور یابد.
بازگشت ماهاتیر محمد به قدرت در مالزی و استمرار سیاست های دنگ شائو پینگ در چین اما در حالی اتفاق افتاده که توسعۀ مد نظر هاشمی رفسنجانی در ایران در سال ۱۳۷۴ و با توقف سیاست های تعدیل در پی بحران های اجتماعی ادامه نیافت و دو سال بعد رییس جمهور بعدی هم توسعه سیاسی را مقدم دانست.
وقتی پروژه توسعه سیاسی در دولت اصلاحات هم با مانع و مشکل رو به رو شد و رو به اصلاحات اقتصادی آورد ولی او هم سیاست های تعدیل را ادامه نداد و وقتی احمدی نژاد بر سر کار آمد مسیر را به کل تغییر داد و آن قدر فاصله افتاد که در سال ۹۲ هم روحانی وارث سیاست های دیگری بود و سیاست خارجی برای او اولویت داشت.
کوتاه این که بازگشت ماهاتیر به عرصۀ تصمیم گذاری کلان در مالزی در ۹۲ سالگی اگر برای دیگران مایۀ «حیرت» است، برای هاشمی اگر بود شاید اسباب «حسرت» می شد…