آنچه که اذهان را متعجبانه به خود جلب میکند، کاسههایی داغتر از آش هستند، کسانی که هر جا واژه ترک میآید محتاطانه از کنار آن عبور میکنند که نکند، خطری در کمین یکپارچگی ملت ایران باشد! در حالیکه در هیچ کشوری، هیچ کسی به اندازه رهبران آن کشور به در پی حفظ یکپارچگی مرز و بوم نیستند
به گزارش آذر صبح، تبریز بیدار نوشت: انقلاب اسلامی بر خلاف سایر انقلاب های جهان سالگرد پیروزیش به معنای اتمام و اکمالش نیست بلکه به معنای شروعی قدرتمندانه است. انقلاب اسلامی یک انقلاب همه جانبه است که ریشه در یک تحول یا بازگشت به خود فطری دارد، این انقلاب ادامه دارد تا اندیشه بازگشت به خود فطری را در ملت ایران تعمیق بخشد و آن را به همه ملل جهان گسترش دهد.
امام روح الله(ره) با آگاهی کامل از وضعیت فرهنگی و پازل های قومی -زبانی این مرز و بوم توانست گسستگی ملت ایران را از هر نوعی که بود به پیوستگی بدل سازد و تفاوت های قومی-زبانی حتی مذهبی را خارج از اصالت انقلاب اسلامی تعریف کند و این اقدام ایشان در مقابله با ملی گرایی، نژادپرستی و سیاست های یک زبان- یک ملت کاملا مشهود است.
حال اگر بار دیگر به سراغ “جستجو” واژه آذری در سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای بپردازیم به نکات جالب و مشابه با امام خمینی(ره) برخورد خواهیم کرد.
به جز موارد نادر که آن هم با توضیحاتی که از کلمه ” آذری” خواهیم داد، قابل تفسیر است دیگر نمی توانیم چنین واژهای را در بیانات ایشان پیدا کرد. تک موردی که می توان به آن اشاره کرد، متن تسلیت ایشان برای درگذشت شهریار است:
“یک هفته پیش، شهریار شعر و ادب ایران درگذشت و بلبل داستانسرای غزل فارسی، خاموشی گزید. بیش از نیم قرن، شهریار، ذهن و دل دوستداران ادبیات و هنر را با شعر خود و با صفا و خلوصی که از آن چلچراغ رنگانگ میتراوید، نورباران میکرد و با زبانی که اگر نه زبان مادری او، اما زبان دل و روح و احساس او بود به دلهای شیدا، شور و حال میبخشید و بزرگترین گنجینه غزل و قطعه و مثنوی معاصر را که تنیده و بافتهئی از ابریشم خیال و ذوق و زبان و فکر او بود، میآفرید و میاندوخت، و آنگاه که این ترک پارسیگوی زبان به شعر آذری میگشود، آن همه را به دو چندان و همراه با استادی بینظیر خود، در معرض تماشای هنرمندان و هنرشناسان میگذاشت. “
اگر بار دیگر به به جستجوی کلمه “ترک” یا ” ترکی” بپردازیم، موارد متعدد از استعمال این کلمه در بیانات رهبر انقلاب مشاهده خواهیم کرد:
بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صدا و سیما در استانها(۷۰/۱۲/۷)
“با اینکه من به یک معنا ترک زبان هستم و ترکی میفهمم و صحبت میکنم و با آنها احساس خویشاوندی میکنم و به آنجا رفتوآمد هم داشتهام، در عین حال نمیدانستم که در آنجا اینقدر شاعر و گویندهی خوب وجود دارد؛ اینها را باید شناسایی کرد و از وجودشان استفاده نمود.”
گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان(۷۶/۱۱/۱۴)
“…پدرم عالِم دینی و ملّای بزرگی بود. برخلاف مادرم که خیلی گیرا و حرّاف و خوش برخورد بود، پدرم مردی ساکت، آرام و کم حرف مینمود؛ که این تأثیرات دوران طولانی طلبگی و تنهایی در گوشه حجره بود. البته پدرم تُرک زبان بود – ما اصلاً تبریزی هستیم؛ یعنی پدرم اهل خامنه تبریز است – و مادرم فارس زبان ما به این ترتیب از بچگی، هم با زبان فارسی و هم با زبان ترکی آشنا شدیم…”
بیانات در جمع مردم استان کردستان در میدان آزادی سنندج(۸۸/۰۲/۲۲)
“عزیزان من! یک سیاست خباثتآلودی از آغاز انقلاب سعی کرد اقوام ایرانی را از یکدیگر جدا کند و با بهانههای مختلف، پیکرهی عظیم ملت ایران را تکه تکه کند. با هر قومی از اقوام متنوع ایرانی – فارس، ترک، کُرد، عرب، بلوچ، ترکمن، لُر – جداگانه یک تلقین شیطانی را در میان میگذاشتند تا دلها را از هم چرکین کنند.”.
بیانات در دیدار مردم آذربایجان( ۹۲/۱۱/۲۸)
“…میخواهند اقوام ایرانی را که همه برادروار، دستدردست هم در همهی حوادث با یکدیگر بودهاند، در مقابل یکدیگر قرار بدهند؛ این را همهی ملت ایران بدانند. تُرک داریم، عرب داریم، فارس داریم، لُر داریم، بلوچ داریم، کُرد داریم، تُرکمن داریم، انواع و اقسام اقوام در ایران پراکندهاند؛ یک خصوصیت امروز بر همهی اینها حاکم است و آن، حاکمیت ایران اسلامی است که همهی اینها را زیر پرچم اسلام و مفاخر اسلامی و نام زیبای ایران جمع کرده؛ امروز تلاش میشود اینها را از هم جدا کنند.”
بیانات فوق تنها قسمتی از فرمایشات معظم له بوده و اشارات دیگری به واژه “ترک” نیز از ایشان وجود دارد.
آنچه که در این میان اذهان متعجبانه را به خود جلب میکند، کاسههایی داغتر از آش هستند، کسانی که هر جا واژه ترک میآید محتاطانه از کنار آن عبور میکنند که نکند، خطری در کمین یکپارچگی ملت ایران باشد! در حالیکه در هیچ کشوری، هیچ کسی به اندازه رهبران آن کشور به در پی حفظ یکپارچگی مرز و بوم نیستند، البته نمی توان هر کسی که واژه “آذری” را به کار میبرد را محکوم کرد، چرا که ریشه این انحراف زبانی به کسروی می رسد که اصلاحش به شرط اراده بر آن نیز زمان بر است.
پیشاپیش در مقابل عکس هایی که از سایت های ترکیهای برای نقض این یادداشت و کاربرد واژه “آذری” رونمایی خواهد شد باید عرضه داشت که یکم: آیا هر آنچه ترکیه ای ها مینگارند حجت است؟
دوم: مگر ترکیه از ایران اثر پذیری نداشته؟ و یا ندارد؟! برای مثال ملت ترکیه در اثر اصطکاک هایی که با اعراب داشته اند، ایرانیان را “عجم” مینامند، آیا این قضیه نمی تواند برای این مورد هم صادق باشد؟
سوم: ما در ایران اسلامی هیچگاه مثلا نمیگوییم: فارسی گیلکی! و فقط گیلکی به کار می بریم، چرا که برای همه روشن است که گیلکی یکی از لهجه های فارسی است. ترکیه ای ها هم به علت تاثیری که از ایران در این واژه پذیرفتهاند و شاید هم به دلیل اختصار از کلمه “آذری” استفاده میکنند.