نگاهش از خودش پیرتر است، به استقبالمان آمده، گویا خانهی جدیدش چند کوچه پایینتر است داخل ماشین، در راه خانهاش میگوید که آب ندارند و مدتها بوده که حمام نکرده است! بیماریاش او را از اسب انداخته اما از اصل نه، با همان لهجهی شیرین مردمان کلیبر، ما را به سمت خانهاش راهنمایی میکند.