محسن خادم عرب باغی که جز مدیران خوش سابقه صنعت آذربایجان به شمار میرود در اولین مصاحبه خود بعد از کناره گیری از مدیرعاملی منطقه آزاد ارس، دلیل کناره گیری ناگهانی خود از این سمت را با پایگاه خبری ترجمان صبح مطرح کرد.
آذر صبح/ امیررضا لوحی خسروشاهی: با توجه به وضعیت اقتصادی کشور که با عنوان جنگ اقتصادی نامبرده می شود، از صنایع کوچک و بزرگ کشور گرفته تا واحد های کوچک تولیدی، ادارات دولتی و نهاد های اقتصادی با بحران کمبود منابع، مواد اولیه، افزایش قیمت ارز و.. مواجه هستند.
محسن خادم عرب باغی به دلیل مدیریت شرکت تراکتورسازی ایران، مدیرعاملی صنایع ارومیه، نمایندگی مجلس، مدیرعاملی منطقه آزاد ارس جز مدیران خوشنام اقتصادی و صنعتی آذربایجان به حساب می آید.
کناره گیری محسن خام عرب باغی از مدیرعاملی سازمان منطقه آزاد ارس یکی از اخبار جنجالی استان در دی ماه سال ۹۶ بود، وی بعد از ۶ ماه از کناره گیری خود دلیل استعفا را با پایگاه خبری آذر صبح مطرح کرد.
متن مصاحبه را در ادامه می خوانید…
به عنوان سوال ابتدایی، بیش از ۵ سال مدیرعامل منطقه آزاد ارس بودید از کارهایی که در زمان تصدی این پست انجام داده اید برای ما بگویید.
در کشور یک تعریف برای مناطق آزاد مشخص شده است که عبارت است از محلی برای سرمایه گذاری های اقتصادی و صنعتی که تولید و صادرات محور باشد و همچنین از تکنولوژی های بروز در این صنایع استفاده شود.
در زمان تصدی این پست، من سعی بر این داشتم که به جای عرضه محصولات خارجی، کالای با کیفیت داخلی را در این منطقه عرضه کنیم و به همین منظور دیگر به هیچ یک از فروشگاه ها مجوز فروش کالا های خارجی را ندادیم و شروع به توسعه صنایع تولید داخل در ارس کردیم.
یکی از اهداف ما در ارس ایجاد زیرساخت ها بود چرا که لازمه بهرهوری از تکنولوژی توسعه زیرساخت ها است، تامین زیرساخت هایی مانند گاز، برق، راه، تلفن، اینترنت، آب و … برای مناطق آزاد که در ریل توسعه قرار دارند یک ضرورت است.
به دلیل مشرف شدن رود ارس با این منطقه و همچنین موقعیت ویژه کشاورزی ارس، در زمینه صنایع تبدیلی و گلخانه ای سرمایه گذاری کردیم و امروز شاهد صادرات این محصولات که سود بیشتری نیز دارند به کشور های روسیه، ترکیه و کشور های منطقه هستیم.
هدف ما جلوگیری از واردات بی رویه بود و برای تحقق این امر کارخانههای تولیدی را گسترش دادیم بطوریه در ارزیابی سرمایه گذاری کشاورزی، منطقه رتبه های برتر کشوری را کسب کرد.
آینده منطقه آزاد ارس را چگونه می بیند؟
من معتقدم اگر قوانین مناطق آزاد کشور همراه با اختیارات قانونی این مناطق درست اجرا شود می توان به رشد اقتصادی در این مناطق دست یافت، تنزل پستی از سطح ریاست جمهوری به وزارت اقتصاد یکی از موانع پیش رو مناطق آزاد در آینده خواهد بود و نامه استعفا من از این منطقه نیز به این دلیل بود.
شما سابقه مدیرعاملی شرکت تراکتورسازی ایران نیز دارید در مورد این شرکت به ما بگویید با توجه به وضع نابسامان امروز صنایع استان، وضعیت این شرکت را چگونه می بینید؟
تراکتورسازی یکی از سرمایه های بزرگ این کشور است و زمان بسیاری طول می کشد تا شرکتی مانند تراکتورسازی دوباره در کشور پایه ریزی شود و همچنین تراکتور یک محصول استراتژیک بوده و در تمامی کشور های دنیا مشتری خود را دارد ولی برای اینکه تراکتور به دوران اوج خود برسد باید با دستگاه هایی با تکنولوژی روز این کارخانه را تجهیز کرد.
یکی از کارهایی که در زمان مدیریتی ام انجام دادم تبدیل موتور ها از معمولی به گرین بود که باعث و بانی این امر یکی از کشور های آفریقایی بود که به تراکتورسازی ایران سفارش تراکتور با این نوع موتور را داده بود که بهره وری بالا در کنار دود کمتر از مزایای این نوع موتور ها است.
نظر شما در مورد اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و واگذاری تراکتورسازی به بخش خصوصی چیست؟
کاملا موافق اصل ۴۴ قانون اساسی هستم ولی به شرطها و شروطها، یعنی اینکه به چه کسی واگذار شود، شخص خریدار چه برنامه ای برای توسعه داشته باشد، مدیر باشد یا فقط سرمایه دار باشد، ماشین سازی دچار این مشکلات بود چراکه با وجود واگذاری به بخش خصوصی موفق نشد و تقریبا ورشکته شده است و باید انتظار این را هم داشته باشیم سرمایه داری که یک بار به کارخانه نیامده است و از یک کشور خارجی فقط تلفن میکند و پیگیری می کند نمیتواند باعث احیای کارخانه ای چون ماشین سازی شود.
بنظر شما چه کارهایی لازم است برای توسعه تراکتورسازی و همچنین سوددهی بیشتر انجام داد؟
یکی از رقبای اصلی تراکتورسازی ایران شرکتی هندی با ۱۴۶ هزار دستگاه تراکتور در سال بود که در زمان بنده بیش از ۴ هزار دستگاه را به آمریکا صادر می کرد که لازمه این صادرات تقویت R&D و افزایش بهره وری دستگاه ها است که باید در کارخانه تراکتورسازی نیز این مورد بیش از پیش انجام یابد.
یکی دیگر از عوامل توسعه نه تنها تراکتورسازی بلکه صنعت استان واگذاری کارخانه ها بر اساس تخصص و برنامه شخص خریدار باشد و نکته دیگر که معتقدم توسعه با بکار گیری نیروی جوان و متخصص اتفاق می افتد که باید در این مورد نیز توجه داشته باشند.
تاثیر حضور شرکت های ایرانی در نمایشگاه های بین المللی را چگونه می بینید؟
یکی از بازار های هدف تراکتورسازی ایران عراق بود که به دلیل حضور ترویستی داعش در این کشور صادرات ما امروز با افول مواجه شده است ولی چرا باید ما بازار جایگزین برای اینگونه موارد پیش بینی نکرده باشیم که با مشکل صادرات مواجه باشیم.
امروز کشور همسایه، ترکیه از لحاظ صنعتی و اقتصادی خوب در وضعیت مناسبی قرار دارد و دلیل این کار نیز اقتصاد برنامه محور دولت این کشور است چنانچه دولت ترکیه از گسترش صنایع داخلی حمایت میکند، سوپسید می دهد، نمایشگاه های جهانی برای نشان دادن محصولاتشان ترتیب می دهد و … پس این برنامه ها می تواند محصولات ترکیه را به جهان نشان دهد و به تبع آن بازار هدف نیز ایجاد کند ولی در ایران برگزاری اینگونه نمایشگاه ها هزینه بسیاری می طلبد ولی در کنار این هزینه رغبت آنچنانی برای برگزاری نیز در کشور نشان نداده نمی شود و به تبع آن دنیا به محصولات ایران شناختی ندارد پس باید انتظار دچار شدن به این وضع اقتصادی را نیز داشته باشیم.
در مورد واگذاری تیم تراکتورسازی چه نظری دارید، موافقید یا مخالف؟
از ابتدا مخالف واگذاری تیم تراکتورسازی بودم چراکه این تیم از آن شرکت تراکتورسازی است، برای مهار مشکلات مالی این تیم در زمان مدیرتی ام از درآمد های حاصل از صادرات و فروش شرکت به خود تیم اختصاص داده بودیم تا دچار بحران مالی نشود.
بومی سازی قطعات و تولید داخل در زمان مدیرتی شما چگونه پیش می رفت؟
سال ۷۸ قطعات CKD را از انگلیس خریداری می شد که شامل ۹۰ قطعه بود، حساب کردم دیدم بیش از ۶۰ میلیون دلار هرسال پول به انگلستان می فرستیم، جلسه ای با ریخته گران استان ترتیب دادیم که این قطعات را داخل کشور تولید کنیم که پس از موافقت قطعه سازان و ریخته گران ۸۹ قطعه را توانستیم در داخل کشور تولید کنیم و آخرین قطعه را نتوانستیم چون قطعه ای الکترونیکی بود.
مجبور شدم با شرکت انگلیسی صحبت کنم تا این قطعه را از آن ها بخریم ، برگشتند به ما گفتند یا همه قطعات یا هیچ کدام! ، بنده هم به نشانه اعتراض موافقت نکردم؛ از من پرسیدند پس میخواهی چکار کنی؟، گفتم آن کسی که ۸۹ قطعه را درست کرده این قطعه را هم درست می کند.
از استانبول به تبریز برگشتم، مهندس اسماعیلی که پدرش هم در تبریز قنادی داشت یک از جوانان خوش فکر بود که برای شرکت کار می کرد پس از طرح موضوع گفتم که آبروی شرکت به این قطعه وابسته است برو ببینیم چکار می کنی، بعد از یک هفته با قطعه آمد ولی کار نکرد، هفته دوم دوباره جواب نداد و بالاخره هفته سوم قطعه جواب داد و کار کرد.
به شرکت اینگلیسی نامه فرستادم که این قطعه را هم ساختیم اگر نیار داشتید بگویید برایتان بفرستیم، این ماجرا تاثیر زیادی در خودباوری کادر تراکتورسازی داشت.
تراکتورسازی باتوجه به وضع اقتصاد کشور با چه چالش های روبه رو خواهد بود؟
ورود به بازار جهانی، اشباع شدن بخش کشاورزی دنیا با تراکتور، قیمت بالای محصولات تولید شده از جمله مشکلاتی است که با آن مواجه خواهد بود و راهکارش صادرات و مطابق نیازهای جهانی فکر کردن است.
مسئولان اقتصای استان و مدیران تراکتورسازی حتما به فکر هستند و لازم است که ارز حاصل از صادرات در اختیار خود شرکت برای توسعه قرار گیرد.
سال ۹۶ شرکت تراکتورسازی قراردادی برای واردات قطعات با جمهوری چک بسته است و همچین آماری مطرح شد که با واردات هر تراکتور یا قطعات آن باعث بیکاری ۱۰ نفر در کشور می شود، نظر شما در این رابطه چیست؟
در مورد تعداد دقیق کسانی که بیکار می شوند من اطلاعاتی ندارم ولی برای ساخت هر تراکتور بیش از ۲هزار و ۵۰۰ قطعه نیاز است که اگر این قطعات وارد شوند حساب کنید در هر تراکتور چند ریخته گر و قطعه سازی بیکار می شوند شاید بیش از ۱۰ نفر باشد، پس اصل اول باید تولید داخل باشد نه اینکه وارد کنیم و در ایران مونتاژ کنیم.
در مورد منطقه آزاد ارس، قاچاق سازمان یافته مطرح می شد
هر کسی این موضوع را مطرح می کند مدرک ارائه دهد و آمار بگویید، منطقه آزاد ارس از جمله منطق پیچیده کشور است ولی من قاطعانه در مقابل هر زورگویی ایستادم، شاید امکان داشته باشد که کسی با خودروی شخصی خودش مواد شوینده خریداری کند و بیرون از شهر جلفا بفروشد ولی قاچاق سازمان یافته وجود نداشت.
من خودم به شخصه درگیر بسیاری از مسائل بودم که هیچ موقع رسانه ای نکردم از هر جایی فکر کنید به من فشار آوردند ولی مقابل آن ها ایستادم.
از چالش های منطقه آزاد ارس که رسانه ای نشده اند و می توانید مطرح کنید برایمان بگویید؟
ببینید برخی مسائل را نمی توانیم بگوییم چون به صلاح کشور نیست ولی به عنوان مثال واگذاری زمین های منطقه آزاد با قیمت های بسیار کم تر از ارزش واقعی آن ها در سال های دور، یکی از مشکلات کاری بنده در آغاز کار در منطقه آزاد ارس بود.
عملکرد من مشخص است هیچ کسی نمی تواند مسئله ای برای من مطرح کند که خلاف کرده ام ، تمامی زمین ها را واگذار کرده بودند خیابان به مساحت ۵ هزار متر واگذار شده بود، وقتی روی کار آمدم گفتم زمین هایی که پروانه گرفته اند را که کاری نمی شود انجام داد ولی زمین هایی که پروانه ندارد را مجبوریم بخریم، الان شما انتظار دارید که این افراد با من دشمن نشوند، من در این مدت ۱۴۷ قطعه زمین از دست این افراد گرفتم.
وضعیت طوری شده بود که سرقفلی مغازه ها به ۲۰ میلیون رسیده بود، مراکز خرید با کالاهای خارجی بسیار گسترش پیدا کرده بود که در زمان مدیرعاملی من مجوز مراکز خرید را متوقف کردم چون این منطقه دیگر ظرفیت بیشتر از این برا ی احداث این مراکز نداشت و به جای آن روی تولید و توسعه منطقه تمرکز کردیم، هدف ما این بود که اگر چیزی حتی خارجی در این منطقه فروخته می شود در این منطقه نیز تولید بشود.
در مورد استعفای شما از مدیرعاملی منطقه آزاد ارس، یک ماه قبل از استعفا مصاحبه ای انجام دادید و برنامه های خودتان را برای آینده این منطقه تشریح کردید، آیا دلیل استعفای شما کمتر شدن اختیارات بود که در واگذاری مناطق آزاد ارس از ریاست جمهوری به وزارت اقتصاد اتفاق می افتاد یا چیز دیگری بود؟
یکی از مخالفان سر سخت فعالیت و توسعه مناطق آزاد در کشور، وزیر اقتصاد دولت دوازدهم بود که در بسیاری از موارد در زمان مسئولیتش در گمرک نیز این مخالفت مشهود بود و تا الان جایی این مطلب را رسانه ای نکرده بودم.
زمانی که وزیر فعلی اقتصاد روی کار آمد در اولین جلسه ای که با مدیران عامل مناطق آزاد کشور در تهران برگزار شد، به اقای مرتضی بانک که دبیرعالی مناطق آزاد کشور هستند نیز این مطلب را گفتم که روی کار آمدن این شخص یعنی سنگ اندازی جلوی پای مناطق آزاد که این مطلب بعد از سخرانی ایشان در این جلسه قوت بیشتری نیز گرفت.
من نیز برای اینکه نخواستم به کارنامه چندین سال سابقه مدیریتی ام لطمه بزنم ترجیح به استعفا و کناره گیری دادم.
شاید اگر وزیر اقتصاد شخصی موافق توسعه مناطق آزاد می شد به کارم در این منطقه ادامه می دادم وقتی وزیر را می شناسم چطور کار کنم؟
به یکی از دوستان گفتم خسته شدم برای همین استعفا کردم، برگشت به من گفت دلیل اصلی را بگو ما باور نمیکنیم عرب باغی خسته شود!
یک مطلب دیگر مطرح می شد که، آقای عرب باغی هر دوسال یکبار یک بهانه مطرح میکند و کناره گیری می کند، ماجرای این دوسال چیست؟
کناره گیری من در آن سالها به دلیل مشکل قلبم بود که عمل قلب باز انجام دادم، از نمایندگان مجلس به من گفتند که عرب باغی شکسته شده و دیگر نمیتواند کار بکند، خوشبختانه با مشورت پزشک به سرکار بازگشتم.
دوسال قبل نیز با هیات مدیره منطقه اختلاف داشتم، در مقابل درخواست های غیر متعارف آنها مخالفت کردم، بعد از این مخالفت ها تصمیم به جایگزینی بنده با شخص دیگری گرفتند ولی دو
ساعت بعد از انتصاب حکم لغو شد.
آینده صنعت آذربایجان را چگونه می بینید؟
با این وضع آینده ای نمی بینم و تا زمانیکه آدم هایی متخصص، کاردان، دلسوز، از جان گذشته روی کار نیایند وضع به همین ترتیب خواهد بود.
بروید مسئولان وزارتخانه هایی که مرتبط با صنعت هستند را ببینید که چند مدیر و مسئول تحصیلات فنی دارند؟ پس وقتی کار به کاردان نرسد وضعیتی بهتر از این انتظار نداشته باشید.
حرف آخرتان آقای عرب باغی با کسانی که این مصاحبه را میخوانند …
خاک ما به ما انرژی می دهد و پرچم ما اقتدار ماست، باید قبول کنیم تبریز مهد صنعت ایران است اولین ها مانند چاپخانه و تولیدی های لباس و.. در تبریز اتفاق افتاده است و ما نیز وظیفه داریم که دین خود را به این صنعت ادا کنیم، متاسفانه هم اکنون وضعیتی در شان آذربایجان نداریم.