دوشنبه, ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۰۳:۰۱:۳۷
همین چند سوژه‌ی برگرفته شده از عناصر طبیعی در این بیت شعر شیخ اجل، کافیست تا همکاران خبرنگارم قدردان تلاش بی‌وقفه مسئولانی باشند که بهشتی از سوژه را برای آنها فراهم کرده‌اند!
به گزارش آذر صبح، دوباره «روز خبرنگار» شد و احتمالاً گفتن و شنیدن صحبت‌های کلیشه‌ای، که علی‌الظاهر نه دیگر خود خبرنگاران باید حال گفتنش را داشته باشند و نه خوانندگان حوصله‌ی شندینش را! به هر حال کاریش هم نمی‌شود کرد و همکاران خبرنگارمان -که در کل سال، همه کس و همه چیز را سوژه می‌کنند- تنها همین یک روز است که خود آنها نیز، سوژه می‌شوند!
در «روز خبرنگار» همیشه از سختی کار بر و بچه‌های این عرصه در ایران صحبت می‌شود. از دستمزد پایین و استرس بالا؛ مزایای کم و ساعت کاری زیاد گرفته تا نداشتن امنیت شغلی و روانی و حتی در برخی مواقع، نداشتن امنیت جانی! با این حال در همین شرایط نیز همکاران زیادی را دیده‌ام که با وجود تمام این مشکلات در کارشان به‌غایت موفق بوده‌اند. اما در عین حال، این دوستانم هیچ‌گاه قدردان تلاش و زحمت مسئولانی که زمینه‌ساز موفقیت آنها می‌شوند نبوده‌اند! یکی از اساتیدم سال‌ها پیش برایم تعریف می‌کرد زمانی با چند همکارش برای تهیه یک گزارش خبری، سفری چند روزه به سوئیس داشتند. می‌گفت در آنجا دلم به حال خبرنگارانش بد جوری می‌سوخت! چون اساساً سوژه‌ی چندانی برای تهیه اخبار جذاب نداشتند!
حالا این را مقایسه کنید با وضعیت همکاران خبرنگار ما در ایران و ببینید تا چه میزان باید قدردان و ممنون مسئولان کشور باشند! تا حدی که حتی تمام تبریک‌ها و هدایایی که احتمالاً قرار است در «روز خبرنگار» امسال دریافت کنند، به مسئولانی اهدا کنند که بیشترین اخبار و گزارش‌ها را از قِبَل همت آنها تهیه کرده‌اند!
به‌عنوان مثال و بر پایه‌ی این بیت شعر سعدی علی‌الرحمه، می‌گویم که چرا همکاران خبرنگارم باید هدیه خود را تقدیم آنها کنند. «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند/ تا تو نانی به کف آریّ و به غفلت نخوری»؛
ابرش اینکه: باران ببارد، سیل می‌آید، نبارد، خشکسالی می‌شود! برف ببارد، گاز قطع می‌شود و شهر تعطیل؛ برف نبارد، ذخیره‌ی آب پشت سدها تمام و آب آشامیدنی در تابستان تعطیل!
بادش اینکه: بوزد، توفان می‌آید و کلی آدم را با خود می‌برد؛ نوزد، آلودگی هوا می‌آید و کلی آدم را بر خود می‌بَرَد!
مِه‌اش (برگرفته از مَه [ماه] در شعر سعدی) اینکه: جاده مه‌آلود شود، تصادف رخ می‌دهد، مه‌آلود نشود، تصادفی رخ نمی‌دهد؟! نه! باز هم رخ می‌دهد؛ منتها علتش می‌شود خواب‌آلودگی راننده! جاده و ماشین و …، جملگی بی‌مشکلند و به گیرنده‌های خود نیز دست نزنید!
خلاصه اینکه همین چند سوژه‌ی برگرفته شده از عناصر طبیعی در این بیت شعر شیخ اجل، کافیست تا همکاران خبرنگارم قدردان تلاش بی‌وقفه مسئولانی باشند که بهشتی از سوژه را برای آنها فراهم کرده‌اند! پس؛ تبریک‌ها و هدایای «روز خبرنگار» را تقدیم همه آنهایی کنید که اینگونه برای شما زمینه کار و اشتغال را فراهم کرده‌اند! روزتان مبارک؛ روزشان مبارک…!
عصر ایران
