تراکتور روزی باخت که فوتبال نه روی بد، که چهره واقعیاش را نشان داد. ورزشی جذاب اما بی رحم، ساده اما نه ساده لوحانه، نبردی که در آن مدتهاست نام ها اسیر پاهایی می شوند که بیشتر می دوند.
آذر صبح/ رضا عالش زاده: حیف از هیجانی که به خاموشی انجامید، خیل مردمی که در ایام پرتلاطم اقتصادی آمدند و این بار سرخورده تر، نیم ساعت پیشتر از موعد، رفتند… رفتند و زیر لب حتی رمقی برای غر و لند هم نداشتند، لحظات نامیدکننده بازی را به یاد آوردند و حتی صحنه ای مناسب افتخار و امید ساز نیافتند.
کاش بهانه ای وجود داشت
تیم میلیاردی تبریز که از وفور نعمت در انتخاب کاپیتان به مشکل می خورد، دغدغه مالی ندارد و دو ماه اخیر را با نام مربی بزرگش، به رجزخوانی پرداخته است، ناتوان از رد وبدل کردن چند پاس کوتاه در میدان حریف و عاجز از تن به تن شدن با بی نام ترین یار حریف بود. نه! تن آساهای دیروز مرد این کارزار نبودند نه رشادتی ، نه اشک حاصل از شکست غرور مردمی نجیب… هیچ.. صفر
یک سال بی ثمر
و حیف، از صبر و بردباری سال پیش تراکتور به پای بازیکنان جوانش، همان ها که در کوره محرومیت فولاد آبدیده شدند، اما تا بزرگ شدند، ناپدید گشتند. مسلمی پور، نادری، پهلوان، مهدی پور و…
دفاع بدون عناصر دفاعی
در این بازار مایوس، سخن فنی گفتن، اندک مشتریانش را نیز فراری خواهد داد. اما کاش دردانه تبریز در مقابل سه حریف اخیرش، با سه سطح مختلف، دفاعی مطلق بازی نمی کرد. کاش این تیم با خط هافبک و تهاجمی به ظاهر با پتانسل قوی به جای خیمه زدن در میدان خودی، در حالیکه دفاعش لرزان است، به فکر جولان در میدان حریف بود.
امیدوار به بازیکنان نا امید کننده
دوست نداریم امیدمان به بازیکنان را از دست دهیم، که همگی سالیان قبل امتحان خود را پس داده اند. مشکل جملگی آنها این است که توجیه نیستند، رنگ پریده عبدالله زاده، پاهای لرزان اهل شاخه، چهره مسخ شده طیبی و دریبل های نچسب شجاعی همه نشان از عدم وجود روحیه ای دارند که نه مربی تزریق کرده است ، نه باشگاه. در این فضای پر از افراد بی انگیزه، ته مانده انرژی بازیکنانی همچون دژاکه و سوگیتا هم هدر خواهد رفت.
قدردان زنوزی هستیم
دوست نداریم با سه بازی ضعیف زحمات زنوزی را زیر سئوال ببریم. مردی که با هدف اعتلای مجدد فوتبال آذربایجان، یک تنه بار این صنعت سرگرم کننده خطه را به دوش می کشد، مردی که با آرزوی بازگشت نشاط به سکوهای یادگار امام، تلاش کرده است بهترین ها را زیر پرچم تراکتور جمع کند و امیدواریم قضاوتمان پیش از موعد بوده باشد.
و حرف آخر
فوتبال ورزش ساده ای است، اما تلاش مداوم، روحیه مبارزه، کادر فنی زبردست و البته با انگیزه آن را ساده می کند، و گرنه چنان پیچیده و بی رحم می شود که روان جمعیتی چند ده میلیونیِ ذاتا مضطرب را پریشان می سازد و نسخهِ اندک دلخوشی باقی مانده آنها را نیز می پیچد.